زمان : 26 Khordad 1387 - 17:24
شناسه : 11270
بازدید : 12700
چه کسی سکوت را خواهد شکست ؟ چه کسی سکوت را خواهد شکست ؟ علیرضا جلالی – کارشناس ارشد تعلیم و تربیت عضو کوچکی از خانواده بزرگ فرهنگیان

به نام خدا

 

 

 

  چه کسی سکوت را خواهد شکست ؟ چه کسی توضیح خواهد خواست ؟

 چه کسی توضیح خواهد داد که در وزارت آموزش وپرورش چه می گذرد !
  چندی پیش خبری شایعه شد که دولت می خواهد بانک ها را ادغام کند، از همه طرف کارشناسان و نمایندگان مجلس و .... نظرها دادندو نامه ها نوشتند ! اما در آموزش و پرورش همه چیز دارد زیرو رو می شود هیچ کس سخنی نمی گوید، هیچکس توضیحی نمی خواهد، به گمانم دارند ساز می زنند اما صدایش فردا ها بلند می شود !
 نمی دانم روی سخنم با چه کسی باشد؟ با رییس جمهور، با وزیر آموزش و پرورش، با نمایندگان مجلس ، با استاندار استان، با رییس سازمان ؟ با همکاران فرهنگی  یا با همه ی آنها .
 آری بهتر است با همه سخن بگویم .
 
 
 سخن اول  با رییس محترم جمهور
 

جناب آقای رییس جمهور شما با شعار عدالت و توسعه ی عدالت در حالی رییس جمهور شدید که آموزش و پرورش را و رسیدگی به وضع فرهنگیان کشور را در اولویت کاری خود قرار می دادید. یادم هست که شما در مورد آموزش و پرورش می گفتید: من خودم شخصا نظر دارم و برنامه دارم و دنبال می کنم، خوب وعده شما چه شد ، کجا رفت آن توجه شما ؟ اگر شما توجه داشتید و نظارت می کردید که بازنشستگان فرهنگی نباید در دریافت پاداش پایان خدمت خود این گونه حرمتشان شکسته شود،  نباید اینگونه تحقیر می شدند و نباید بعد از سی سال خدمت صادقانه در زمانیکه بیشترین قیمت فروش نفت را داریم به علت برنامه روزی های دولت چک های آنها برای اولین بار در عمرشان برگه می شد ؟ اگر عدالت این است بسیار چیز بدی است بسیار رنج آور است چرا که از عدالت جز نامش چیزی دیده نمی شود .                                                                                                                      

 جناب آقای رییس جمهوردر پایان از شما می خواهم  وصیت امام خمینی را فراموش نکنید که فرمودند :
 ((و به مجلس و دولت و دست اندركاران توصیه می نمایم كه قدر این ملت رابدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصا مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان كه نور چشمان ما و اولیای نعم همه هستند و جمهوری اسلامی رهاورد آنان و بافداكاریهای آنان تحقق پیدا كرد و بقای آن نیز مرهون خدمات آنان است ،فروگذار نكنید))
  سخن دوم با وزیر محترم آموزش و پرورش
 جناب آقای وزیر شما آمده اید که خراب کنید یا آباد ؟  من که خیلی از مسائل کلان آموزش و پرورش سر در نمی آورم و خیلی سوادم به آنجا ها قد نمی دهد ولی این را می دانم شما در دستور العمل جدید خود پرداخت هرگونه اضافه کار را به کارمندان آموزش و پرورش ممنوع اعلام کرده اید ! سوال من این است این فرمول عدالت محور را از کجا کشف کرده اید ؟ به چه حقی دریافتی همکاران خود را که سالهاست پرداخت می شود ناگهان قطع کرده اید، مگر این بندگان خدا برای زندگی خود برنامه ریزی نکرده بودند من همکاری دارم که با این کار شما در ماه فقط 98تومان دریافتی دارد ؟ چه کسی پاسخگو است ؟ برایم جالب بود در قسمتی از بخشنامه چارچوب ساماندهي و مديريت نيروي انساني ( 6872/140مورخ 20/3/87 ) خود آورده اید :
 ((از آنجا که اعتبارات جاری پاسخگوی نیازها نبوده و با توجه به آنکه مجلس محترم شورای اسلامی هر نوع اصلاحیه بودجه سال 1387 را ممنوع نموده است و اضافه کاری (همانند سال 86)از جمله اقلام دیون ناپذیر است برای پیشگیری از تضییع حق همکاران محترم اداری و آموزشی (و عدم امکان پرداخت اضافه کاری باقی مانده سال 86همکاران ) ضروری است به منظور ساماندهی و سازماندهی فعالیت های موظف و دارای اولویت آموزش وپرورش به گونه ای اقدام و مدیریت شود که تمام وظایف درسطح سازمان / منطقه / ناحیه / و مدارس در ساعات کار رسمی انجام و محقق گردد و نیازی به پرداخت اضافه کار نباشد))
 دوباره مرور می کنیم
 

--((از آنجا که اعتبارات جاری پاسخگوی نیازها نبوده ))  یعنی وضع ما از زمان های دیگر بد تر است؟ مگرنباید پول  نفت بالای 100 دلاررا به سر سفره مردم ببریم ، پس چه شد ؟ در شهر ما چند روزی است نان هم کمیاب شده شاید قرار است گران شود برنج و مسکن و .... را هم خود می دانید  حالا شما بگویید حقوق فرهنگیان چند درصد افزایش پیدا کرده که شما برای پاسخگویی نیازهایتان به سراغ اضافه کار کارمندان خود رفته اید ؟ نباید فراموش کنید که :

 ((حضرت ايت الله خامنه‌اي، با توجه به آثار تعيين كننده آموزش و پرورش در حال و آينده كشور، آموزش و پرورش را مهمترين دستگاه مولد خواندند و با اشاره به لزوم سرمايه‌گذاري اساسي و همه جانبه در اين عرصه، افزودند: مهمتر از سرمايه‌گذاري مالي، سرمايه گذاري فكري است.))
 آیا به نظر شما این است سرمایه گداری اساسی که هنوز بودجه بسته نشده  برای پرداخت حق مسلم کارمندان خود با مشکل روبرو شده اید !
 --((و با توجه به آنکه مجلس محترم شورای اسلامی هر نوع ا صلاحیه بودجه سال 1387 را ممنوع نموده است))
 اولا این یک حرف غیر منطقی است و شما می دانید این امر راهکار قانونی دارد، هر قانونی را با قانون دیگر می توان اصلاح کرد. ثانیا سوال من این است چه کسی این بودجه را پیشنهاد داده و چطور اینقدر آنرا ضعیف محاسبه کرده که شما در پرداخت حقوق مسلم و حتمی کارکنان خود مانده اید ؟
 

 شنیده ام آقای قرائتی  گفته بودند قرائتی با سه تا 2 ریالی ضدانقلاب می شود ،  یکی دوریالی زنگ بزنند بگویند شما خلع لباس شدید دومین دوریالی زنگ بزنند بگویند ممنوع التصویر شده اید وبا سومین دوریالی زنگ بزنند بگویندمسئولیت شما در نهضت سواد آموزی به پایان رسیده  (قریب به این مضامین ) بنا بر این خدای نکرده نباید به گونه ای عمل شود که انگیزه ها از بین برود.

 --((و اضافه کاری (همانند سال 86)از جمله اقلام دیون ناپذیر است برای پیشگیری از تضییع حق همکاران محترم اداری و آموزشی (و عدم امکان پرداخت اضافه کاری باقی مانده سال 86همکاران )  ))
 به نظر می رسد وقتی می گویند از اقلام دیون ناپذیر این به آن معنی نیستکه پرداخت آنرا کش بدهیم تا به سال بعد بیفتد ،  نه ! بلکه دولت عدالت محور باید پرداخت این گونه دیون را در اولویت بگذارد تا حق کسی از بین نرود چرا که همانطور که از اسمش معلوم است دین است و دین را باید پرداخت ، شما خود بگویید در سال تحصیلی که دارد به پایان می رسد شما سرانه مدارس را پرداخت نکردید، ایا با این کار حق دانش آموزان محرومی را ضایع نکردید که دیگر نمی توانید جبران کنید ! آیا این هم به اصلاحیه بودجه بر می گردد یا عدم توانمندی در درست انجام دادن کار !
 --(( ضروری است به منظور ساماندهی و سازماندهی فعالیت های موظف و دارای اولویت آموزش وپرورش به گونه ای اقدام و مدیریت شود که تمام وظایف درسطح سازمان / منطقه / ناحیه / و مدارس در ساعات کار رسمی انجام و محقق گردد و نیازی به پرداخت اضافه کار نباشد))
 

به نظرم این قسمت از بخشنامه به یک فکاهی بیشتر شبیه است ! چرا که نویسنده یا از جریان خیلی پرت بوده یا خواسته خودرا به پرت بودن بزند .

 جناب آقای وزیر پرداخت اضافه کار کارمندان اداری نه در قبال انجام فعالیت در خارج از وقت اداری بلکه به عنوان یک مکمل حقوقی پرداخت می شده با این تفاوت که در قبال کار درخارج وقت اداری سطح بالاتری از اضافه کاری را دریافت می کردند و این خاص آموزش و پرورش هم نیست شما هم حتما تا بحال در این سیستم اداری بوده اید و اضا فه کار دریافت کرده اید ،  ضمن اینکه قضیه در اموزش و پرورش فرق می کند چرا که اکثر نیروهای اداری شما از بخش آموزش تامین شده اند ،  نیروی آموزشی مثل بنده می تواند برنامه خود را حد اکثر در 4 روز هفته ببندد و تمام 15 روز عید و تابستان و..تعطیل باشد اما وقتی به اداره می آید این اضا فه کاری که به صورت ماهیانه دریافت می کند همان حقوق تعطیلات است که به دوازده ماه تقسیم شده پس اگر خوب حساب کنیم می بینیم دو دو تا می شود چهارتا !         
 
اگرشما به خاطر شرطی که برای وزیر شدن خود پذیرفته اید بخواهید برای صرفه جویی از این اضا فه کاری کم کنید و اجازه پرداخت حق التدریس در ساعات بعد از ظهر را هم از همکاران اداری خود بگیرید و یا به مدیر مدرسه بگویید به صورت موظف 10 ساعت تدریس کند و اضافه کار هم نگیرد آنوقت فکر می کنم باید امسال به تعداد مدیر و کارمند اداری خود نیرو استخدام کنید !
 جناب آقای وزیر توجه شما را نیز به قسمتی از وصیتنامه امام خمینی (ره ) جلب می کنم  که البته نوشته های بنده فقط همین را از شما میخواهد :
 ((وصیت اینجانب به وزرای مسئول در عصر حاضر و در عصرهای دیگر آن است كه علاوه بر آنكه  شماها و كارمندان وزارتخانه ها بودجه ای كه از آن ارتزاق می كنید مال ملت ، و باید همه خدمتگزار ملت و خصوصا مستضعفان باشید، و ایجاد زحمت برای مردم و مخالف وظیفه عمل كردن حرام و خدای نخواسته گاهی موجب غضب الهی می شود، همه شما به پشتیبانی ملت احتیاج دارید. با پشتیبانی مردم خصوصا طبقات محروم بود كه پیروزی حاصل شد ودست ستمشاهی از كشور و ذخائر آن كوتاه گردید. و اگر روزی از پشتیبانی آنان محروم شوید، شماها كنار گذاشته می شوید و همچون رژیم شاهنشاهی ستمكاربه جای شما ستم پیشگان پستها را اشغال می نمایند. بنابر این حقیقت ملموس ،باید كوشش در جلب نظر ملت بنمایید و از رفتار غیر اسلامی - انسانی احتراز نمایید)).
 سخن سوم  با نمایندگان محترم استان در مجلس شواری اسلامی
 

امام خمینی (ره) در وصیتنامه خود فرمودند:((اینجانب هیچ گاه نگفته و نمی گویم كه امروز در این جمهوری به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل می شود و اشخاصی از روی جهالت و عقده وبی انضباطی برخلاف مقررات اسلام عمل نمی كنند؛ لكن عرض می كنم كه قوه مقننه و قضاییه و اجراییه با زحمات جانفرسا كوشش در اسلامی كردن این كشورمی كنند))

 
 
 نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز باید نقش نظارتی خود را ایفا کنند نباید سال تحصیلی تمام شود و سرانه مدرسه مانده باشد، نباید بازنشسته آموزش و پرورش برای دریافت پاداش بازنشستگی خود هر روز در سازمان تحصن کند ، داد بزند ، فریاد بزند ،  گریه کند !  و کسی صدایش را نشنود نباید افزایش حقوق اینقدر  ناچیز باشد و اگر پلکانی است نباید اینقدر پله ها کوتاه باشند !
 نماینده محترم مجلس شورای اسلامی آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که  اگر امروز از وزیر آموزش و پرورش سوال نپرسید فردا از شما سوال خواهد شد !
 سخن چهارم با استاندار محترم و رییس شورای آموزش و پرورش استان
 

شما هم آمده اید که خدمتگزار باشید، پس وظیفه دارید برای احقاق حق فرهنگیان تلاش کنید، مهم نیست که چقدر تلاش کرده اید مهم این است که کاری انجام نشده است .

  شما هم شاهد مشکلات بازنشستگان بوده اید ،  اما آیا شاهد حل مشکل آنها  هم بوده اید ؟
  از شما انتظار می رود با هماهنگی نمایندگان و تلاش پی گیر مشکل را حل کنید.
  جناب آقای استاندار پیشنهاد می کنم قبل از آنکه از استان یزد به فارس بروید ( بر اساس شنید ه ها ) در جلسات آینده شورای آموزش و پرورش با حضور نمایندگان استان به تحلیل دستورالعمل های جدید جناب آقای علی احمدی وزیر محترم بنشینید و عواقب هر کدام را بررسی کنید ، نباشد که خدای نکرده وزیر بگوید نیروها یی که درخواست بازنشستگی پیش از موعد داده اند اگر از انگشتانشان طلا می ریزد هم ، بازنشست شوند و بعد فشار بیاورند و این نیروهای با تجربه را به آسانی از دست بدهیم !  و بعد چه کنم جه کنم راه بیاندازیم .                                        
  اگر امروز عوامل کاهش دهنده انگیزه در عرصه کار را بررسی نکنیم فردا با مشکلات جدی روبرو خواهیم شد .
 می گویند وزیر دفاع چین درخواست بودجه کرده بود که موافقت نشده بود،  درخواست وقت  برای دفاع کرد که گفتند وقت نمی دهیم ، گفت فقط 5 دقیقه ،  درست به او 5 دقیقه وقت داده شد.
  وزیر در جایگاه قرار گرفت و گفت : یک مرد چینی برای اینکه در مصرف شمع صرفه جویی کند تصمیم گرفت شبها یک ساعت زود تر بخوابند و این باعث شد در پایان سال یک فرزند اضافه داشته باشد ! و همین دفاع  چند دقیقه ای بودجه وزرات دفاع را افزایش داد.
 جناب آقای استاندار هیچ کس به جای شما کاری نخواهد کرد و هیچ کس بیشتر از شما با مشکلات استان آشنا نیست فقط یاد آور می شوم  فردا دیر است .
   سخن پنجم ریاست محترم سازمان آموزش و پرورش
 البته و صد البته که شما در پیش آمدن مشکلات پیش آمده مقصر نیستید و می دانم که برای حل آنها تلاش می کنید ، ولی صحبت من این است مشکل حل نشده است ، همین !
  پس معلوم است باید کاری کرد و این را بدانید کارمندان اداری و آموزشی استان از شما انتظار دارند برای احقاق حقوق آنها تمام تلاش خود را بکار بندید نه فقط شما در استان یزد بلکه بنده پیشنهاد می کنم روسای آموزش و پرورش در سطح کشورعکس العمل های بهتری داشته باشند خانه ی آخرش عزل شما می باشد به نظر می رسد در این فضا اگر قصد داشته باشند اینگونه ادامه دهند و کوتاه نیایند و به پیشنهادهای دلسوزانه روسا توجهی نکنند رفتن بهتر از ماندن است ! اما رفتن ها باید مثل دانش جعفری باشد، پررنگ و پر محتوا و به یاد ماندنی !                    
  سخن آخر با همکاران فرهنگی
 می گویند پرنده ای در مزرعه ی گندمی لانه داشت، روزی جوجه های خود را ناراحت دید، دلیل آنرا جویا شد جوجه ها با ترس و وحشت گفتند کشاورز به دیدن مزرعه آمده و گفته قرار است فردا با همسایگان خود بیاید و گندمها را درو کند ، پرنده به جوجه ها گفت نگران نباشید هیچ اتفاقی نمی افتد ! و همین هم شد تا اینکه چندروز بعد دوباره  کشاوز آمد و گفت فردا با فرزندانم می آیم و گندم ها را درو می کنم و باز پرنده به جوجه ها گفت نگران نباشید اتفاقی نمی افتد و این بود تا اینکه یک روز کشاورز گفت فردا خودم می آیم و گندمها را درو می کنم ، پرنده به جو جه هایش گفت باید از اینجا برویم چرا که :
 
 کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من!
 از جامعه فرهنگی انتظار می رود فعال تر و زنده تر ازاین باشند با نمایندگاه مجلس در ارتباط باشند  راهکار بدهند ، بی تفاوت نباشند ، اگر دولت می خواهد جلو هزینه بر بودن آموزش و پروش را بگیرد و بودجه آنرا به صورت بهینه مصرف کند شما بله شما که در صف مقدم هستید بهترین راهکارهارا می توانید ارائه دهید،  نگاه به بخشنامه چارچوب ساماندهي و مديريت نيروي انساني بیاندازید ( اینجا دانلود کنید     فایل ضمیمه )  در بسیاری از موارد هم نقطه قوت دارد خوب نقاط ضعفش را نقد کنید و انعکاس دهید این که بگوییم توجه نمی کنند و هرکارمی خواهند می کنند همین می شود که می گوییم بنده به اندازه خود قدمی کوچک با قصد اصلاح برداشتم و سعی می کنم باز هم بردارم ، شما هم به اندازه خود تلاش کنید انشاالله .

 

   ختم کلام

 شاید خواننده ای باخود فکر کند نویسنده برای احقاق حق خود مطالبی را نوشته است، که خدا می داند این چند کلمه نوشته نشد مگر احساس تعلق سازمانی و نگرانی برای آموزش و پرورش کشورعزیزم ایران اسلامی ،  در پایان شعر مجتبی کاشانی را  که در حال بیماری سروده ، تقدیم شما عزیزان می کنم باشد که بیشتر از خود نگران وطنمان و ارزشهایمان باشیم  :
 
 

تو مپندار كه در فكر تنم
نگران سرطان وطنم
او كه بيمار شود ما همه نيز
من كه بيمار شوم يك بدنم
وطنم از تن من خسته تر است
درك كن درد مرا از سخنم
من شفا مي‌طلبم بهر وطن
نه شفاي بدن خويشتنم

 
 
 

 

 

 

 

 یزد فردا