قرن بيستم در شرايطي پايان يافت كه بشر در طي اين قرن دوران بسيار پرچالشي را تجربه نمود . جنگهاي جهاني اول و دوم از خونبارترين نبردها در كل حيات انسان بر كره خاكي بود كه مرگ و آوارگي ميليونها انسان بي گناه را بهمراه داشت . بدون ترديد يكي از اصليترين عوامل و دلايل اين خونريزيها و كشتارهاي بي حساب تاثيرات حاصل از پيشرفتهاي صنعت و تكنولوژي بود كه بصورت ماشينها و ابزار نوظهور در جهت كشتار و نابودي انسانها و ويراني بناها و شهرها بكار گرفته شد .
با آغاز قرن بيستم ابزارهاي جديدي مانند اتومبيل و به تدريج انواع خودروهاي جنگي ، هواپيماها و شكلهاي ديگر پرندگان ، رزم ناوها و زير دريايي هاي پيشرفته تر و بسياري تجهيزات ديگر در عرصه زندگي و تمدن بشري پديدار گرديد و ليكن بجاي آنكه در مسير سازندگي و خدمت به بشريت قرار گيرد ، ابزار ويراني و نابودي تمدنها شد .
از سويي پيشرفتها در علوم مختلف بويژه علوم تجربي مانند فيزيك و شيمي مقدمات را براي ساخت وحشتناكترين سلاحهاي كشتار جمعي مانند بمبهاي هسته اي و هيدروژني و نظاير آن فراهم آورد .
آنچه مسلم است اينستكه در بسياري از موارد دانشمندان ، مخترعين و مكتشفين اين ابزار و تكنولوژيها در انديشه خود اهدافي بغير از كشتار و ويراني را مي پروراندند و ليكن از آنجاييكه تصميم گيرندگان در عرصه هاي جهاني كساني غير از دنشمندان و صاحبان علوم بودند ، در ابتداي امر بسياري از اين دستاوردها در راستاي مقاصدي غير از اهداف سازندگان آن بكار گرفته شد ؛ بدون ترديد يكي از دلايل اصلي اين رويكرد نداشتن تجربه كافي و عدم بلوغ فكري نوع بشر در آن دوره ها بود .
با پيشرفت دانش و تكنولوژي و بويژه انواع تجهيزات ، ماشين آلات و سلاحهاي گوناگون در طول قرن بيستم به همان نسبت بر حرص و ولع سياستمداران و صاحبان قدرت در عرصه هاي جهاني نيز افزوده مي شد و بنابراين در ميدان اين زورآزماييها و رقابتها هر كدام از ابرقدرتها به دنبال بكارگيري ابزار پيشرفته تر و قويتر بودند .
تا پيش از فروپاشي كمونيسم و خالي شدن عرصه قدرت جهاني از وجود يكي از قطبهاي قدرت يعني شوروي ، جنگ سرد بارزترين شكل رقابت و گردنكشي البته نه درميادين جنگ مستقيم بلكه از طريق تهديدات در سايه قدرت نمايي و رقابت در عرصه هاي گوناگون بود . اگر چه در دوران پرالتهاب جنگ سرد رقابت دو ابرقدرت شرق و غرب در عرصه هاي مختلفي همچون تكنولوژي و علوم بخصوص در زمينه پيشرفتهاي فضايي و استيلاي بر بيكران آسمانها كاملا مشهود بود ، اما يكي از شاخص ترين اين رقابتها در زمينه تجهيزات نظامي و بخصوص تسليحات اتمي بود .
اگرچه تجربه بكارگيري ايت سلاحهاي ويرانگر توسط ايالات متحده آمريكا در شهرهايي از ژاپن براي نسل بشر بسيار هشداردهنده بود وليكن هنوز هم بعنوان اصليترين ابزار براي اثبات قدرت برتر بشمار مي رفت و قدرتهاي جهاني روزبروز بر كيفيت و كميت سلاحهاي هسته اي خود مي افزودند .
اما چيزي كه در حاشيه اين پيشرفتها حاصل مي شد دلهره و اضطرابي بود كه برزندگي نوع بشر در كره زمين سايه افكنده بود و روز به روز بر گستره شوم اين نگرانيها مي افزود . شايد در صورت بروز فقط يك مناقشه مستقيم هسته اي ديگر فرصتي براي تجربه مجدد پيش نمي آمد چراكه بروز تنها يك جنگ هسته اي در اندك زماني مي توانست نسل انسان و حتي كل حيات را در كره زمين بكلي نابود سازد .
اما با افزايش تدريجي سطح دانش و وسعت انديشه بشري به همان نسبت نوع نگرش و رويكردهاي جوامع و بويژه سياستمداران و دولتمردان كشورها دچار تغيير گرديد بطوريكه با افزايش آگاهي ها نسبت به عواقب و خطراتي كه در اثر تسليحات هسته اي زندگي انسان و حتي كل حيات در زمين را تهديد مي نمايد ، مراجع جهاني و مجامع بين المللي روز به روز در جهتي پيش مي روند كه بكار گيري و حتي در اختيار داشتن اين نوع تسليحات را محدود سازند .
اگر چه برخي قدرتها همچون آمريكا و اسراييل از دراختيار داشتن اين نوع سلاحها و حتي دانش صلح آميز هسته اي توسط ديگر كشورها اظهارنگراني مي كنند اما بعضا خود داراي بيشترين سلاحها و كلاهكهاي هسته اي مي باشند ،! وليكن با يك ديد كلي و نگرش جامع به روند حركتي جوامع در عرصه هاي جهاني به اين واقعيت خواهيم رسيد كه امروزه ديگر حتي داشتن سلاحهاي هسته اي هم عامل قدرت و برتري كشورها نمي باشد ؛ و شايد امروزه بايد عوامل برتري و قدرت ملتها را در مولفه هاي ديگري همچون ميزان آگاهي ، سطح آموزش و دانش جوامع جستجو نمود ؛ به احتمال بسيار زياد با آغاز هزاره سوم و تغيير رويكردها و نگرش بشري اين عوامل بيش از گذشته به قدرت نرم افزاري جوامع بستگي خواهد داشت تا به تجهيزات و سخت افزار مرگبار .
شعار معروفي در جهان هست كه ميگويد " the knowledge is power " يعني " دانش قدرت است " وقطعا در قرن بيست و يكم اين شعار روز به روز بيش از پيش مصداق پيدا خواهد نمود .
امروزه كشور سرافراز و پهناور ما در عرصه هاي جهاني و بين المللي از چنان ثبات ، قدرت و استحكامي برخوردار گرديده كه هيچ نيازي به سلاحهاي هسته اي و نظاير آن ندارد ؛ و چه بسا بسياري كشورهاي داراي سلاح و دانش هسته اي كه از چنين ثبات و قدرتي برخوردار نيستند آنچنانكه در مذاكرات سنگين و تاثير گذار اخير ، ابرقدرتهاي جهان كه خود داراي قويترين ضرادخانه هاي هسته اي هستند در برابر عظمت و قدرت اين ملت و فرزندان اين ملت وادار به كرنش شدند و عليرغم داشتن بزرگترين سلاحها و تجهيزات اتمي به خوبي دريافته اند كه گزينه نظامي را براي هميشه بايد در زير ميز بايگاني كنند و اين مهم را نه فقط خود آنها بلكه تمامي جهانيان بخوبي دريافته اند ، تا جاييكه حتي جرات كوچكترين هجمه اي به اين سرزمين مقدس و ملت شريف و نجيب آنرا به مخيله خود هم راه نميدهند .