زمان : 23 Mehr 1394 - 17:43
شناسه : 112591
بازدید : 7718
لطفاً به هیأت های عزاداری خیانت نکنید لطفاً به هیأت های عزاداری خیانت نکنید
عنصر محبت یک اصل اساسى و عمیق در جریان تشیع است. عنصری که بسیار در ترویج و تحکیم این مکتب اثرگذار بوده است. بدیهی است که این نوع عاطفه‌ متکى به منطق و حقیقت است و نه عاطفه‌ پوچ، سطحی و زودگذر. در مورد میزان اهمیت و توجه به این عنصر اشاره پیامبر به پاداش اش در برابر رسالت بسیار می تواند اهمیت این ماجرا را نشان می دهد.(۱)  
 
با توجه به این امر بدیهی است که برگزاری جلسات هیئت ها، مدح و مرثیه برای اهل بیت یکی از نمونه های ابراز این نوع از محبت است. در مقابل این جریان، خدشه‌دار کردن این محبت به هر شکل و به هر صورتى، خیانت به جریان عظیم محبت اهل‌بیت(ع) است. توجه اهل بیت به محبت و کسانی که مدح اهل بیت را می گفته اند دلیلی بر تائید این ذوات مقدس در مورد محبت و نقش آن بوده است.
 
در دوران ائمه اطهار(ع) شاگردان آگاه و فقهاى بزرگی در خدمت امام صادق(ع)، امام باقر(ع) و ائمه دیگر شرف حضور داشتند و معارف، احکام، شرایع، اخلاقیات را نقل می‌کردند؛ اما در کنار همه‌ این ها، وقتى انسان با دقت به تاریخ می ‌نگرد، در می ‌یابد که امثال زراره و محمدبن ‌مسلم و بزرگانى از این قبیل در دستگاه ائمه(ع) حضور دارند؛ اما امام رضا(ع) دعبل را می ‌نوازد، امام صادق(ع) سید حمیرى را مورد توجه و محبت قرار می‌دهد. 
 
ایام محرم و آسیب جدی 
برگزاری مراسم عزاداری در ایام شهادت اهل‌بیت علیهم‌السلام یکی دیگر از نمونه‌های نشان دادن عشق و عاطفه به ایشان است. در ایام محرم یکی از زمان‌هایی است که برگزاری مراسم‌ها حال و هوای دیگری می‌گیرد. بدیهی است که شور و شدت هیجان موجود در فضای جامعه عده‌ای را برای جذب بیشتر مخاطب تحریک کند. نگاه به سبک عزاداری‌های مردم در هر دوره‌ای یکی از اصول مهم است.
 
متأسفانه استفاده از ابزار عزاداری برای تخریب وجهه شیعیان یکی از موارد دم دست و نفوذپذیر است. هرسال با شروع ایام عزاداری حضرت امام حسین(ع)، بازار برگزاری مراسم عزاداری حضرت اباعبدالله(ع) نظم و انسجام خاصی پیدا می‌کند. حال و هوایی که فضاسازی‌های شهری اعم از سیاه‌پوش شدن کوچه و خیابان‌ها پیدا می‌کنند این حال و هوا را تقویت و غنی‌تر هم می‌کند.
 
در این ایام برگزاری جلسات عزاداری همراه با سخنرانی و مداحی ازجمله برنامه‌های غیرقابل‌حذف از این مجموعه برنامه‌هاست که روایت مصائب، مشکلات و روایت ماجرای شهادت حضرت اباعبدالله(ع) ویارانش قسمت اصلی ماجرا محسوب می‌شود. دراین‌بین بعضی‌اوقات مشاهده می‌شود که سخنران یا مداح مجلس اقدام به خواندن روایت‌ها و نقل‌قول‌های نامعتبر و حتی غیر مستند کنند. در طول تاریخ و درگذر زمان، آسیب‌ها، تحریف‌ها و آفت‌هایی متوجه این فرهنگ بوده است که آن را از طراوت و تازگی و پاسخ‌گویی کامل و مداوم به نیازهای زمان بازداشته است. این مسئله ناشی از عوامل مختلفی بوده است که مهم‌ترین آن فلسفه‌بافی‌های انحرافی نسبت به قیام عاشورا بوده است.
 
 شهید مطهری یکی از کسانی بوده که در برابر این تحریف‌ها به‌خصوص در مورد شهادت حضرت اباعبدالله(ع) نوشته‌ها و سخنرانی‌های روشنگرانه‌ای دارند و ایشان به‌طور صریح در برابر این نوع از انحراف‌ها موضع می‌گرفت. حتی برخی از کتاب‌ها را مقدمه‌ساز انحراف و کج روی معرفی می‌کرده است. اسـتاد در مورد تحریف لفظی عاشورا، نمونه‌های زیادی ارائه داده‌اند، برای مثال در کتاب حماسه حسینی می‌نویسند: در هـمـیـن تـهـران در منزل یکی از علمای بزرگ چیزی را درباره حـادثه کربلا شنیدم که در عمرم نشنیده بودم. روضه‌خوان گفت: بعدازاین کـه حـضـرت لیلا رفت داخل خیمه و موهایش را پریشان کرد، نـذر کـرد کـه اگر خدا؛ علی‌اکبر را سالم به او برگرداند… از کربلا تا مدینه را ریحان بکارد!
[روضه‌خوان] این را گفت و زد زیر آواز:
(نذر علی لئن عادوا و ان رجعوا لازرعن طریق الطفت ریحانا)
 
گـشـتم دیدم این طفتی که در این شعر آمده، کربلا نیست، بلکه این طـفـت, سـرزمـیـن مربوط به داستان لیلی و مجنون معروف است. این داستان را خود این شخص جعل کرده است. بدیهی است که این نمونه‌ها آسیب‌پذیر مجالس اهل‌بیت را بالاتر می‌برند. اما می‌شود که بخشی از این آسیب‌ها را توسط مداحان از بین برد. 
 
معلمی مداحان
مداحان اهل‌بیت دارای جایگاه ویژه‌ای هستند. در این زمینه حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، می‌فرمایند:
«با این چشم به حرفه‌ مداحى نگاه کنید. وقتى آنجا مى‌ایستید براى خواندن، احساس کنید که به‌عنوان یک مبلّغ دین، به‌عنوان یک پیام‌آور حقائق دینى، در اثرگذارترین شکل، آنجا ایستاده‌اید. اگر این احساس وجود داشت، آن‌وقت انتخاب شعر محدودیت پیدا می‌کند، کیفیت ادا محدودیت پیدا می‌کند، انسان‌هایی که می‌خواهند این مسئولیت را انجام دهند، محدودیت پیدا می‌کنند؛ چاره‌ای هم نیست. این کار را خود شما باید انجام دهید؛ کار خود مداح است.» 
امروز اگر چنانچه بپرسند: «آقا حرفه‌ مداحى به چى احتیاج دارد؟ یکى می‌خواهد مداح شود، از امروز شروع کند، چه چیزى نیاز دارد؟ دو یا سه چیز را می‌شمارید؛ می‌گویید باید صدایش خوب باشد، حافظه‌ خوبى داشته باشد، بتواند شعر یاد بگیرد؛ البته روح هم داشته باشد. انسانى با داشتن حافظه‌ خوب و صداى خوش، می‌تواند مداح شود، به نظر ما این کافى نیست. شما به مداح به چشم یک معلم نگاه کنید که می‌خواهد چیزى را به مستمع خود تعلیم بدهد. همه‌ شماها این صلاحیت رادارید. هیچ‌کس را از این دایره نباید بیرون کرد. هر که شوق این کار را دارد، بسم‌الله، خیلى خوب است؛ اما صلاحیتش را در خودش به وجود بیاورد. شعرى که می‌خوانید، شعر معرفت و آموزنده باشد. فرض بفرمایید فاطمۀ زهرا(س) را که می‌خواهید معرفى کنید، آن‌چنان معرفى کنید که یک انسان مسلمان، یک زن مسلمان، یک جوان مسلمان از آن زندگى درس بگیرد؛ در دل خود نسبت به آن مجسمه‌ قداست ، طهارت ،حکمت، معنویت و جهاد، احساس خشوع، خضوع و وابستگى کند. این، طبیعت انسان است. ما انسان‌ها تابع و متمایل به کمالیم. اگر بتوانیم کمال را در خودمان ایجاد کنیم، می‌کنیم؛ اگرنه، آن‌کسی که صاحب‌کمال است، به‌طور طبیعى انسان به او گرایش دارد. این کمال را در فاطمۀ زهرا(س)، در امیرالمؤمنین(ع)، در ائمه‌ى اطهار(ع) براى شنونده تشریح کنیم و شنونده‌ ما در قالب شعر، در قالب کلام موزون، و به‌خصوص در قالب صداى خوش و آهنگ درست و خوب، این معرفت را مثل آب زلالى که می‌نوشد، بنوشد و به همه‌ اجزاى بدن او برسد. این کار از خیلى گویندگان، هنرمندان و معلمان برنمی‌آید اما از شما برمی‌آید، اگر این کار را انجام دهید». 
 
داشتن الگو – بایدها و نبایدها
 یکی از شرایط مرثیه‌خوانی پایندی به اصل واقعه است و برای گریاندن مستمعین نباید از هر سخن بی‌اساسی استفاده کرد. بلکه سوزندان قلب محبان اهل‌بیت(ع) به‌وسیله هنرنمایی در کیفیت بیان واقعه توسط مداحان باید تأمین شود. باید گفت اشک گرفتن از مردم که هدف نیست؛ هدف، آمیختن این دلِ اشک‌آلود که اشک را به چشم می‌رساند و چشم را اشک‌بار می‌کند به معارف زلال است؛ البته با هنرنمائى.
 
در همین زمینه رهبر انقلاب نقل می‌کنند:
«ما در مشهد یک منبرىِ معروفى داشتیم، خدا او را رحمت کند، مال پنجاه سال قبل است؛ مرحوم رکن الواعظین. او منبر می‌رفت و مردم پاى منبر روضه‌خوانى او مثل ابر بهار گریه می‌کردند؛ درحالی‌که خودش هم‌بارها می‌گفت من اسم نیزه و خنجر نمى‌آورم. واقعاً هم نمى‌آورد؛ بنده ده‌ها منبر از او دیده بودم. حادثه را آن‌چنان هنرمندانه تصویر می‌کرد که مجلس را منقلب می‌ساخت؛ بدون اینکه بگوید «کشتند»، بدون اینکه بگوید «تیر زدند»، بدون اینکه بگوید «شمشیر چنین زدند» یا «خنجر چنین زدند»؛ این‌ها را نمی‌گفت. می‌توان با شیوه‌هاى هنرمندانه، روضه‌خوانى خوب کرد و گریاند. البته این را هم به شما عرض کنم؛ اینکه آقایان مداح‌ها، و سابق‌ها روضه‌خوان‌ها که ما حالا کمتر توفیق پیدا می‌کنیم ببینیم، اما در مواردى از افاضات مداح‌ها مستفیض می‌شویم، اصرار می‌کنند که بلند گریه کنید، لزومى ندارد؛ خوب، آرام گریه کنید. وقتى می‌خواهند سینه بزنند، اصرار بر اینکه «صدا، صداى این جمعیت نیست»؛ یا وقتى مردم می‌خواهند صلوات بفرستند، اصرار بر اینکه «صلوات، صلوات این جمعیت نیست». شما بخواهید مردم صلوات بفرستند، ولو توى دلشان. گرم شدن مجلس به این شیوه‌ها، اصل نیست؛ کارى کنید که دل‌هاى مستمع را در اختیار بگیرید. دل مستمع وقتى در اختیار شما آمد، مقصود حاصل است؛ اگر آهسته هم گریه کند، باز مقصود حاصل است؛ اگر به شما توجه کرد، باز مقصود حاصل است. »
 
جلوگیری از تفرقه
یکی از موارد دیگری که به نظر می‌رسد مداحان و مرثیه‌سرایان اهل‌بیت علیهم السلام می‌توانند آن را کنترل کند و به‌نوعی آن را مدیریت کنند مسئله تفرقه و از بین بردن فتنه است. مداحان می‌توانند از گسترش و ایجاد فضاهای عوامانه‌ای در برخی محافل مذهبی جلوگیری کنند. فضایی که موجب بدبینی و تفرقه‌افکنی میان شیعیان و اهل سنت می‌شود. تفرقه‌ای که زمینه‌ساز سوءاستفاده وهابیت و صهیونیسم می‌شود.
 
یکی از آسیب‌های جدی در روابط شیعه و سنی که استعمار و استکبار از آن سود می‌برد، تحریک علما و عوام اهل سنت به‌وسیله برخی سخنان مجالس و اقدامات نسنجیده و غیر مرتبط با سیره اهل‌بیت(ع) توسط برخی افراد نادان است که علیرغم نهی و هشدار علما و بزرگان به مسیر نادرست خود ادامه می‌دهند. اهانت‌های علنی و زشت و تأسف‌بار به برخی صحابه و خلفا و لعن برخی همسران پیامبر نه‌تنها با سیره ائمه هدی و علمای بزرگ تناسبی ندارد، بلکه زمینه را برای سوءاستفاده وهابیت و تندروهای القاعده برای آتش‌افروزی و خشونت فراهم می‌سازد.
اگرچه بانیان جدید جریانات برائتی که با پرچم تبری به میدان آمده‌اند، دارای ارتباطات واضح و عمیق با قدرت‌های استعماری به‌ویژه استعمار هستند، اما متأسفانه به علت عدم آگاهی برخی جوانان و مداحان، آن‌ها عملاً در میدان دشمن بازی کرده و هیزم آتش جنگ مذهبی را فراهم می‌آورند که فاتح نهایی آن اسراییل در منطقه است.
 
بسیاری از گروهک‌های تندروی تکفیری که هم‌اکنون در عراق و سوریه و پاکستان و افغانستان مشغول فعالیت هستند، به‌منظور یارگیری و تحریک احساسات مردم، از نوارها، فیلم‌ها و سخنان مطرح‌شده در این مجالس استفاده می‌کنند و جواز قتل شیعیان را صادر می‌کنند. 
…………………………..
(۱) قُل لا أَسئَلُکُم عَلَیهِ أَجراً إِلاَّ المَوَدَّهَ فِی القُربى (سوره شوری-۲۳)