سينما ، تلويزيون و گردشگري
حسن زارعي
( روابط عمومي هتل داد يزد)
درصد بسيار بالايي از رونق و گسترش گردشگري در گرو خوب نشان دادن و خوب ديده شدن است. يك عكس زيبا و يا پوستر مناسب از اثري تاريخي در واقع به نوعي تلاش مي كند بيننده را به لحاظ بصري جذب و وسوسه نمايد تا در اولين فرصت مناسب و در اولين سفر از مكان واقعي آن عكس بازديد كند. شايد در صورت وجود آمارهاي دقيق و واقعي بتوان اثبات نمود كه تخت جمشيد و بسياري از آثار تاريخي معروف ديگر بخش اعظمي از معروفيت خود را مديون فريم هاي ارزشمندي هستند كه در غالب مواد تصويري ارائه شده اند. مكان هاي ديگري هم مانند آبشار مارگون، حجم بالاي شلوغي اين سال هاي اخير خود را مديون اولين افراد و اولين هنرمنداني هستند كه آنجا رفته اند و با عكس ها و فيلم هاي ارزشمندي بازگشته اند و اين فرصت را در اختيار ديگران هم قرار داده اند تا با مشاهده آنها اين مكان ها را هم در ليست انتظار خود قرار دهند.
اما همه اينها تلاش هاي فردي و پراكنده و در اكثر موارد سازمان نيافته ايي است كه توفيق آنها در سطح كلان بستگي به عوامل بسيار زيادي دارد. صنعت گردشگري نيازمند ابزارهاي قوي تر در همه زمينه هاست تا بتواند با بهره گيري از آنها به معرفي، ترويج و توسعه خود بپردازد. فعالان عرصه تبليغات و ماركتينگ در مورد روش هاي معرفي كالا ( و در اينجا جاذبه ها ) مثال بسيار معروفي دارند و آن مهم اينست كه يك برنامه تبليغي مناسب همانند درختي است با شاخه هاي متعدد. هيچ توليد كننده و يا كالايي را نمي توان يافت كه بازارهاي ملي و جهاني را با استفاده از تنها يك روش تبليغي بدست آورده باشد. عكس، فيلم، بروشور، تبليغات محيطي و هزاران روش تبليغي ديگر همه و همه تلاش هايست براي بهتر نشان دادن و بهتر ديده شدن و بهتر ديدن.
گردشگري در كشور ما در اغلب موارد نتوانسته است از همه ابزار و بازوهاي تبليغي براي معرفي خود بهره گيرد. ساده ترين وكم هزينه ترين روش ها هميشه انتخاب اول بوده است. هزينه تهيه عكس و بروشور و پوستر (حتي با بهترين كاغذ و چاپ ) قابل قياس با هزينه توليد و پخش فيلم نيست. اگر هم در موارد نادر فيلمي تهيه شده باشد مجال پخش آن آنقدر تنگ بوده است كه در آرشيو شخصي سازنده اش جا خوش كرده است و يا در بايگاني ها هزاران صفحه كاغذ صرف ثبت، جابجايي و انتقال اموال و انبار آن شده است.
شنيده مي شود كه ايران به لحاظ جاذبه هاي گردشگري در ميان 10 ( با كمي بالا و پايين)كشور مطرح محسوب مي شود. جدا از صحت اين مطلب كه عادت كرده ايم بشنويم و بخوانيم در همه چيز "ترين" هستيم، سوال اساسي اين است كه آيا از اين پتانسيل استفاده مناسبي شده است؟ جواب را به طور يقين در محور منفي بايد بدست آورد.
بخشي از اين ضعف و كاستي را در عرصه سينما مي توان جستجو نمود. اغلب سينماگران و فيلمسازان در تيررس اين انتقاد قرار دارند كه در انتخاب بافت و لوكيشين سليقه چنداني به خرج نمي دهند. خيلي ها پاريس را با ژان لوك گدار و تروفو و مكتب موج نو فرانسه مي شناسند كه يكي از ركن هاي اساسي و غير قابل تخطي آنها در فيلم هايشان نقش پررنگ " پاريس" بود كه نه به صورت گل درشت و سهل انگارانه، بلكه در لايه هاي زيرين فيلم نهفته شده بود. نيويورك را به سختي مي توان از اسكورسيزي و فيلم ها و زندگي اش جدا نمود. از خيابان هاي پايين شهر(1973) تا رفتگان (2006) همانگونه كه تغييرات احوال و سبك اسكورسيزي و فراز و نشيب هاي سينما مشهود است، بروي جزيي ترين تغييرات نيويورك به خوبي مي توان انگشت نهاد. در سينما خود ما بعد از علي حاتمي فقيد كمتر سينماگري را مي توان پيدا نمود كه به طور جد بهره ايي هوشمندانه از بافت و معماري اصيل ايراني گرفته باشد. تهران قديم در ذهن ما با هزاردستان پيوند خورده است.
سينما به دليل گستردگي و توان بالاي خود مي تواند يكي از راهگشاترين ابزارهاي توسعه گردشگري قلمداد گردد.اين بدان معنا نيست كه با برداشت و پرداختي سطحي سينما را به يك ابزار دم دستي تبديل نمود كه اين خود قطعاً نتيجه عكس خواهد داد. با بهره هوشمندانه از لوكيشين و فضا و پيوند دادن آن با دستمايه و داستاني گيرا مي توان نشان هاي متعددي را با يك تير نشانه رفت. جاي جاي تريلر رمز داوينچي ( ران هاوارد ، 2006) پر است از تصاوير چشم نواز موزه لوور فرانسه كه سواي بحث در مورد محتوا و كيفيت هنري فيلم از ديدگاهي منتقدانه، استفاده ايي مناسب و بجا از فضا نموده است. ( جالب است بدانيد موزه لوور با حدود 8.5 ميليون نفر بازديدكننده در سال پس از كليساي نتردام دومين مركز مهم گردشگري فرانسه محسوب مي گردد.)
حتي خيلي سال ها پيش تر در سينماي خود ما هم تلاش هايي مبني بر استفاده از فضاهاي تاريخي صورت گرفت كه متاسفانه نتايج چندان مطلوبي به همراه نداشت. سياوش در تخت جمشيد ( فريدون رهنما، 1346) اثر قابل اعتنايي بر مبناي شاهنامه فردوسي از آب در نيامد. صحراي تاتارها (1976) توسط اوليور زورلينز و با حضور ستارگان بينالمللي چون جنيفر اونيل، آنتوني كويين و نيز بازيگراني از ايران ( محمد علي كشاورز و ...) ،در شهر بم و هاليوود توليد شد كه علي رغم حضور بازيگران سرشناس، چندان موفق نبود. چند فيلم در سينماي ما مي توان مثال زد كه بهره مناسبي از اين همه آثار ارزشمند تاريخي و فرهنگي برده باشد؟ پس از وقوع زلزله بم سيل فيلم هاي اغلب كم مايه به ثبت رسيده است كه با استفاده ايي سهل انگارانه از فضاي بم سعي در تحريك عواطف بيننده نموده اند.شايد ميناي شهر خاموش (امير شهاب رضويان، 1385) از هوشمندانه ترين و بهترين فيلم هاي توليد شده با محوريت بم باشد كه در بستر داستاني روان و پر مايه بم ويران شده اما هنوز پر از اميد را به تصوير مي كشد.
افزايش و تقويت پل هاي ارتباطي سينما و گردشگري مي تواند منجر به نتايج مطلوب براي هر دو طرف شود. پرورش و حمايت از ايده هاي نو، تخصيص بودجه هاي مكفي، حمايت از پخش ملي و جهاني آثار درخشان توليد شده ( ميناي شهر خاموش سال گذشته دربيست و پنجمين جشنواره فيلم فجر نمايش داده شد و علي رغم تحسين تماشاگران و منتقدان و داوران و كسب چند جايزه، هنوز به اكران عمومي نرسيده است!) و سياست گذاري مناسب،هدفمند و برخواسته از دل پژوهش، مي تواند راهگشا و حلال حجم بالايي از مشكلات فعلي گردشگري باشد. سال ها پيش نگارنده با دو توريست فرانسوي مواجه شد كه گويا پس از ديدن فيلم " 10" عباس كيارستمي ترغيب به آمدن به ايران شده بودند.
از سوي ديگر صدا و سيما نيز علي رغم تلاش هاي جسته گريخته، حركت چندان هدفمندي در مورد توسعه گردشگري نداشته است. صدا و سيما به عنوان سازماني قدرتمند كه همه ي رسانه هاي موثر و كارآمد ( تصويري، صوتي،روزنامه، اينترنت و غيره ) را از نوع گسترده اش در اختيار دارد، روي چندان خوشي به گردشگري نشان نداده است. حجم انبوه توليدات اين سازمان در حوزه عام دسته بندي مي شود كه خود به نوعي تحديد سليقه ها و سليقه سازي به شمار مي رود. عادت كرده ايم جاذبه هاي گردشگري استان هاي كشور را فراخور هر فصل پس از اخبار و يا در لابلاي برنامه ها در پس زمينه نوشته هايي ببينيم كه دما و وضعيت آب و هوايي كشور را در 24 ساعت آينده نشان مي دهد. هدف از اين نوشتار انتقاد صرف و يكسويه نيست. اما علي رغم پيشنهادات و انتقادات و تذكرات مكرر مكتوب و شفاهي و غيره ،سازمان هنوز به راه خود مي رود. صدا و سيما تاكنون ندانسته ( و شايد هم دانسته) اكوتوريسم همه نقاط جهان را در غالب مستند هاي BBC و برنامه هاي مشابه مرور كرده است . در اينكه اين نوع مستند ها و برنامه ها به هر حال طيف وسيع علاقمندان خود را دارد شكي نيست، اما رسالت صدا و سيما به عنوان سازماني ملي، بزرگ و انحصاري كه رقيب ديگري در كنار خود احساس نمي كند اين است كه معرفي داشته ها و زمينه هاي ملي را در اهم برنامه هاي خود قرار دهد.
مردم بسياري از انتخاب ها، تصميم ها و آراء خود را از طريق صدا و سيما دريافت مي كنند و اينجا همان نقطه ايست كه گردشگري كمتر محلي از اعراب دارد. به نقل از " سيد رضا موسوي " مدير كل روابط عمومي سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري كه خود زماني در صدا و سيما مشغول فعاليت بود " در برخي خبرها مي بينيم كه مي گويند فلان جزيره خارجي اين قدر توريست دارد و جاذبه هايش را مي گويند، اما كدام دفعه آمدند بگويند آبشار مارگون اين جذابيت ها را دارد؟" (روزنامه تهران امروز، 10 بهمن 1386).
در وضعيت كنوني كه چالش تحريم فراروي ماست، معرفي و اطلاع رساني جاذبه هاي ملي سهمي به سزا در جلوگيري از خروج سرمايه از كشور و تشويق به سرمايه گذاري داخلي در عرصه گردشگري خواهد داشت. منطقه زيارت در استان گلستان كه تا چندي پيش روستايي گمنام در دل جنگل ناهار خوران گرگان بود اكنون با شناخت مناسب سرمايه گذاران محلي تبديل به يكي از نقاط گردشگري ممتاز استان گرديده است و با بهره گيري از امكانات رفاهي و خدماتي مطلوب ميزبان بازديدكنندگان و گردشگران زيادي مي باشد. صدا و سيما مي تواند با شناساندن نقاط مستعد گردشگري چنين اقدامات و حركت هايي را همسو و همگام و فراگير نمايد.
از ديگر مواردي كه فعالان عرصه گردشگري را بسيار آزاري مي دهد تعرفه هاي غير عادلانه در عرصه تبليغات راديو تلويزيوني و پخش پيام هاي بازرگاني است.گردشگري به دليل ماهيت خود نيازمند نگرشي خاص در وضع چنين تعرفه هايست. براي مثال يك مجموعه رفاهي اقامتي در اصفهان كه در تلويزيون تبليغ مي كند به نوعي فرهنگ اصيل ايراني را ترويج مي دهد كه خود از سياست هاي بنيادين صدا و سيما در برنامه سازي است. پس دليل وضع چنين تعرفه هاي گزافي جهت پخش آگهي در اين زمينه چيست؟
به نظر نگارنده نام اين موارد را " آگهي بازرگاني " نبايد نهاد. صدا و سيما نيازمند نگرشي جدي در اين حوزه و دوباره تعريف نمودن بسياري از سياست هاي خود است.
به نوعي اغلب فعالان حوزه گردشگري همچنان دست به دامان روش هاي ابداعي و ابتكاري حاصل از آزمون و خطا خود هستند تا نزاع كنند براي بقا.
راهكاري كه به ذهن مي رسد و چندان هم دور از دسترس نيست راه اندازي رسانه ملي گردشگري است. صدا و سيما با تعريف نمودن و نام گذاري شبكه هاي مختلف سعي نموده است تا ضمن حفظ انحصاري بودن خود و پر نمودن خلاء رقيب، به طيف گسترده نيازهاي مخاطبين پاسخگو باشد. رفته رفته بسته به نيازهاي مخاطبين، بر تعداد شبكه ها افزوده شد. شبكه سوم، چهارم، قرآن، خبر،آموزش، راديو جوان و فرهنگ و غيره هر كدام با هدف پوشش سليقه قشر خاصي ازمخاطبين راه اندازي گرديدند. اما در اين بين و در همه اين شبكه ها و برنامه ها سهم گردشگري بسيار ناچيز به نظر مي رسد. اين مهم حتي در برنامه هاي تله تكس نيز به چشم مي خورد.از ترك اعتياد گرفته تا قيمت تره بار و تيتر روزنامه هاي مختلف خارجي و داخلي و جديد ترين لطيفه ها در اين شبكه وجود دارد. اگر قصد اقامت به شهري را داشته باشيد آيا اطلاعات مراكز اقامتي و رفاهي آن شهر در تله تكس وجود دارد؟
با توجه به پيش بيني جذب 20 ميليون گردشگر در برنامه سند چشم انداز 20 ساله جمهوري اسلامي ايران كه سال 1404 هجري خورشيدي بايد عملي گردد و همچنين تاكيد ويژه بروي رونق گردشگري در برنامه چهارم توسعه ، صدا وسيما مي تواند به عنوان اهرمي توانمند و راهشگا ، همه فعلان و دلسوزان حوزه گردشگري را به عملي شدن اين برنامه ها اميدوارتر نمايد. برخي موانع اصلي جذب گردشگر همانند قوانين مريوط به صدور رواديد و خطوط پروازي در حوزه فعاليت هاي صدا و سيما نمي باشد و ساير سازمان ها بايد به رفع آنها بپردازند ، اما اين نهاد قدرتمند مي تواند با ساخت برنامه هايي كه به بررسي مشكلات گردشگري مي پردازد اين سازمان ها را از مشكلات موجود آگاه نمايد و آينده ايي روشن همراه با رونق اقتصادي در سايه جذب گردشگر را ترسيم نمايد.
چندي پيش گروهي منتخب جامعه گردشگري و هتلداري كشور در دوره آموزشي جايكا (JICA) در كشور ژاپن شركت نمودند كه در آن به بررسي مشكلات گردشگري ايران پرداخته شد كه از اغلب موارد آن خود ما نيز به خوبي آگاهي داشتيم. اما اين دوره به هر حال فرصت بسيار مناسبي بود تا ببينيم توقع ديگران از ما چيست و در جهت رفع مشكلاتي كه از ديدگاه آنها بيان شده است گام برداريم.
صدا و سيما به طور اخص در موارد زير مي تواند نقشي كليدي ايفا نمايد :
• احساس عدم امنيت در شهرهاي ايران يكي از مهمترين موانع ورود گردشگران به ايران به شمار مي رود. صدا و سيما مي تواند با برنامه ريزي مناسب و هدفمند به مقابله با تبليغات منفي بين المللي عليه ايران بپردازد. براي مثال اجراي "طرح امنيت اجتماعي " و در جهت ايجاد جامعه ايي باثبات كه بالطبع محيطي امن تر براي گردشگران را در پي دارد ، بايد از سوي صدا و سيما بازتاب بيشتري در محافل جهاني پيدا كند.
• بازتاب اقدامات صورت گرفته در راستاي گسترش و بهبود خطوط حمل و نقل و ايمني جاده ها
• بازتاب اقدامات صورت گرفته در حوزه راهنمايي و رانندگي. تلاش بي دريغ راهنمايي و رانندگي در توسعه برنامه هاي آموزشي و گسترش اطلاع رساني قابل تقدير است كه بايد از سوي صدا و سيما به جوامع بين المللي منعكس گردد.
• در اكثر شهر هاي ايران هتل هاي و اقامت گاه هاي سنتي و كاملاً مجهز فراواني وجود دارند كه با خصوصيات معماري و اقليمي منطقه سازگار مي باشند و اين مهم بسيار خوشايند گردشگران خارجي و داخلي مي باشد. روند رو به گسترش ايجاد هتل ها و رستوران ها و چايخانه هاي سنتي كه خود گنجينه ايي ارزشمند از عناصر فرهنگي و تاريخي ما ايرانيان مي باشد بايد به صورت ويژه از سوي صدا و سيما پوشش داده شود و همگان از وجود چنين جاذبه هايي در ايران آگاه گردند. برنامه سازان مختلف صدا و سيما جهت ساخت برنامه هاي متنوع و گوناگون به شهر هاي مختلف ايران سفر مي كنند و به صورت زنده يا غير زنده از مكان هاي مختلف شهر مقصد برنامه پخش مي كنند كه پوشش تصويري هتل هاي سنتي خود مي تواند يكي از اين برنامه ها باشد.
• ميهمان نوازي ايرانيان كه هميشه و همواره زبانزد همگان بوده است و از خصوصيات فراموش نشدني ما به شمار مي رود ، مي تواند در غالب كليپ هايي هنرمندانه و جذاب درتمامي جهان بازتاب داده شود.
• صدا و سيما مي تواند برنامه هايي را توليد نمايد كه در غالب آنها به بررسي كشور هاي موفق در زمينه جذب گردشگر ( تركيه ، فرانسه ، اسپانيا ، امارات و ...) پرداخته شود. اين برنامه ها بستري مناسب براي محققين و فعالان گردشگري فراهم مي نمايد تا با عوامل و فاكتور هاي مثبت و راهگشا در توسعه گردشگري بيشتر آشنا شوند. آيا ارزش اين دست برنامه ها كمتر از سريال يانگوم است كه به خاطر تهيه گزارشي از پشت صحنه آن ، گروهي عازم خارج از كشور شوند ؟!
• بازتاب گسترده فعاليت هاي جمهوري اسلامي در حوزه بهداشت عمومي و پيشگيري از بيماري ها. هنوز خيلي از كشور هاي دنيا ايران را با افغانستان و عراق اشتباه مي گيرند.
• پخش سلسله برنامه ها يي در ارتباط با استانداردهاي گردشگري ( وضعيت فرودگاهها ، تاسيسات اقامتي و رفاهي ، روند صدور رواديد ، نحوه ارتباط با گردشگران خارجي ، روند پاسخگويي سريع به رزروها و ... ). اين دست برنامه ها مي تواند سرآغاز جنبش و حركتي عمومي در ميان تمامي سازمان ها و نهادهاي دولتي و غير دولتي وابسته به گردشگري باشد.
یزدفردا