یزدفردا:نزدیک به 180 سال از عمر مطبوعات در ایران می گذرد ودر این مدت افراد بسیاری با افکار و سلیقه های مختلف وارد جرگه مطبوعات شدند ودرجهت اطلاع رسانی وارتقاء سطح آگاهی جامعه فعالیتهایی را انجام دادند وتجربیاتی را کسب کردند.
با گذشت زمان این فعالین مطبوعاتی به علت کهولت سن یا هردلیل دیگری دار فانی را وداع گفتند بی آنکه به سلایق آنها پاسخی داده شود یا نظراتشان که حاصل دهها سال کاروتلاش وکسب تجربه بوده در تصمیم گیریهای مسئولان وزارت ارشاد مورد استفاده قرار گیرد.
برای نمونه میتوان ازروزنامه نگاران پیشکسوت وسختکوش یزدی چون ملک، عسکری کامران و خضری یزدان که عمری را در در راه خدمت به فرهنگ این مرز وبوم سپری کردند واکنون درآغوش خاک آرام گرفته اند نام برد.
به همین دلیل حرفه روزنامه نگاری در کشور ما نتوانسته است جایگاه واقعی خودرا داشته باشد.
ازطرف دیگرمطبوعات ایران با قوانین ومصوباتی که در دوره های مختلف داشته دستخوش یک سری تغییر وتحول شده از جمله بیش از یک قرن است که با صدور مجوز برای نشریات غیر دولتی، روزنامه نگاران دولتی رقیبی به نام بخش خصوصی در کنار خود پیدا کرده اند وبی تردید این حرکت نقطه عطفی در تاریخ مطبوعات کشور محسوب می شود.
قبل ازانتشار نشریات خصوصی روزنامه نگاران دولتی از بودجه دولت استفاده می کردند وحرفی از مسائل ومشکلات مالی برای انتشار روزنامه در میان نبود اما با آمدن بخش خصوصی به عرصه مطبوعات کشور وتولید نشریات مختلف رفته رفته مشکلات مالی سرباز کرد و مطرح شدن بحث پرداخت یارانه را به همراه داشت که از آن به بعد موضوع یارانه در دستور کار دولت قرار گرفت وبه نشریات یارانه پرداخت شد.
دادن یارانه به مطبوعات باعث افزایش درخواستهای صدور مجوز انتشار نشریات از سوی افراد فرهنگی وغیر فرهنگی وروزنامه نگاروغیر روزنامه نگارگردید ومسئولان ذیربط بدون توجه به اندیشه وطرزتفکرواهداف متقاضیان که برخی از آنها نه روزنامه نگار بلکه روزی نامه نگارودنبال پول و تجارت بودند برای هر کس وناکس مجوز صادر کردندوچون افزایش تعداد نشریات را از افتخارات خود می دانستند لذابه کیفیت ومحتوا کمتراهمیت می دادند.
بی تردید روند پرداخت یارانه به مطبوعات دربرخی ازدولتها به دلیل مسائل سیاسی وجناحی به صورت تبعیض آمیز وناعادلانه انجام شد وعده ای از افراد غیر فرهنگی وسودجوکه آه در بساط نداشتند با افکار واهداف تاجر مآبانه درآمدهای قابل توجهی را از محل یارانه وآگهی ورپورتاژ به جیب زدند وصاحب پول وپارتی ونفوذ وثروت شدند.
موضوع دیگر برگزاری سمینارهاوهمایشها ودوره های آموزشی روزنامه نگاری درطول سه دهه گذشته با صرف هزینه های نسبتا بالاازمحل بیت المال است که به جامعه مطبوعا تی کشور آنچنان سودی نرسانده چرا که در بسیاری موارد بندهای قطعنامه های صادره،مقالات ، مصوبات و راهکارهای ارائه شده از سوی متخصصان و صاحب نظران واندیشمندان شرکت کننده در همایشها وسمینارها عملیاتی نگردیده وگاهی به فراموشی سپرده شده است بنابر این چه خوبست که برای یک بار هم که شده آنچه را که قبلا درسمینارها وهمایشهای مطبوعات مطرح گردیده مرور کنیم وببینیم تا چه میزان به اهداف ازپیش تعیین شده خود دست یافته ایم.
از دیگر سو، در حال حاضر تعداد زیادی از دانش آموختگان رشته های روزنامه نگاری وعلوم ارتباطات یا بیکارند ویاجهت اشتغال اجبارا به حرفه های دیگری روی آورده اند در حالیکه اینگونه افرادبا توجه به تخصصی که دارند میتوانند نسبت به سایرین کارایی بیشتری در عرصه مطبوعات داشته باشند اما کسی به فکر آنها نبوده و نیست همچنین این دانش آموختگان استحقاق آنرا دارند که در اولویت اخذ مجوز نشریات قرار گیرند یا در روابط عمومی ادارات وسازمانها مشغول کار شوندودر امر مهم اطلاع رسانی همکاری نزدیکی با رسانه ها داشته باشند.