یزدفردا:مهم ترین فراز همان تاکید بر شبکه های اجتماعی است. رقیب جدید و جدی رسانه انحصاری و رسمی زیرا در برنامه های تلویزیونی یا اشاره ای به این پدیده نمی شود یا اگر بشود تنها با بدبینی است.
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- گفت و گوی تلویزیونی یکشنبه شب (11 مرداد ماه) رییس جمهوری را می توان مصاحبهای سرشار از اعتماد به نفس بیشتر به سبب موفقیت ناشی از انجام توافق هستهای و غلبه بر منتقدان داخلی و خارجی در این زمینه دانست.
حسن روحانی آشکارا شادابتر و مسلطتر به نظر میرسید و در هر بخش هم البته طعنه ظریفی به دلواپسان میزد. همانها که گمان میبردند او قادر به عبور از این مرحله نیست و هم اکنون نیز تمام توش و توان خود را به کار بستهاند تا اجرای نهایی توافق هستهای را منوط به تصویب مجلس کنند و بازی را در 90 دقیقه قانونی تمام شده نمیدانند وبه وقت اضافه امیدوارند.
نخستین نکته ای که در گفت و گوهای خبرنگاران صدا و سیما با رییس جمهوری طی دو سال گذشته جلب توجه میکند مقایسه ناخواسته نوع مواجهه با حسن روحانی و جنس گفت و گوهای دوران محمود احمدی نژاد (البته نه با همین خبرنگاران) است؛ هنگامی که به یاد میآوریم در مقابل آمارهای غیر واقعی او صُمّ بُکم می نشستند و حتی سر را به نشانه تایید تکان میدادند و حال در صدد مباحثه بر میآیند هر چند که رییس جمهوری صحبت مورد نظر خود را مطرح میکرد و البته باید انصاف داد که پرسشهای خبرنگار خانم (ندا سپانلو) از اغراض خاص دورتر و به افکار عمومی و سلیقه مخاطب نزدیک تر بود.
جدای این موضوع و به جز شادابی و اعتماد به نفس بیشتر رییس جمهوری در این گفت و گو از طعنه های کوتاه اما بُرنده و شیرین برای شنونده همسو و تلخ برای مخالفان نمیتوان گذشت.
آنجا که «درشتگویی» را در برابر «درستگویی» نشاند و از انتخابات 24 خرداد 92 به مثابه یک همهپرسی یاد کرد تا پایگاه 8 درصدی دلواپسان بی آن که به صراحت اشارت کرده باشد به یاد آید. ( نسبت آرای 4 میلیونی سعید جلیلی به 50 میلیون ایرانی واجد شرایط رای دادن).
مهم ترین نکات یا طعنه ها اما اینها بودند:
- «صدا و سیما که از صبح تا شب درباره برجام برنامه پخش می کند اگر نظیری برای این دستاورد هست پیدا کند و بگوید تا ببینیم جایی بوده که کشوری از ذیل فصل هفتم ماده 41 منشور ملل متحد با مذاکره و منطق و بدون عقب نشینی خارج شده باشد؟» این پرسش/ واکنش را می توان نشانه ابراز نوعی ناخرسندی از جهت گیری های صدا و سیما در قبال توافق دانست که به اشکال گوناگون از نقل مکرر اظهارات مقامات آمریکایی یا انجام مصاحبه های هدف مند با چهره های منتقد دولت تا ساخت و پخش مستند برای شبیه سازی بازرسی در چارچوب آژانس با آنچه در عراق اتفاق افتاد ابراز می شود و در تازه ترین مورد سخنان غیر رسانه ایِ مرد شماره دو مذاکرات هسته ای در جمع اعضای شورای خبر صدا و سیما را بر روی خروجی خبرگزاری صدا و سیما قرار دادند و البته چند ساعت بعد در حالی که انتشار یافته و به روزنامه ها هم رسیده بود برداشتند.
این نکته از برنامه های صدا و سیما هویدا بود و هست که دلشان با توافق نیست و خود را برای پخش گفت و گوها و برنامههایی با این مضمون آماده کرده بودند که دیدید میگفتیم نمیشود و نباید اعتماد کرد و اکنون نیز نوعی اکراه از توافق احساس می شود.
همان توافقی که اوایل از آن به عنوان «جمع بندی» یاد میکردند و حتی حاضر نبودند کلمه «توافق» را درباره آن به کار برند. اما طعنه اصلی آنجا بود که در برابر نمایندگان رسانه رسمی و از طریق همین رقیب قدرتمند – شبکه های اجتماعی – را به رخ مسی کشید:« چه ها که نکردند در شبکه های اجتماعی. چه گرافیک های زیبایی و حتی چه طنزهای فاخری». شاید به قصد این یادآوری که دوران انحصار گذشته و اکنون اخبار و تصاویر در شبکه های اجتماعی رد و بدل می شود و صدا و سیما سیطره و انحصار گفتمانی گذشته را از کف داده است.
- «کاسبان تحریم»البته از همه روشنتر بود. اصطلاحی که رییس جمهوری بارها به کار برد تا راز ناخرسندی بخشی از مخالفان توافق را بازگوید و به منافع یا مطامع اقتصادی و مادی آنان اشاره کند.
- نقل قول از لوران فابیوس وزیر امور خارجه فرانسه هم قابل تامل بود که در دیدار با وی گفته است:« به سرمایه گذاران فرانسوی گفته ام دوره قبل سپری شده است و باید سرمایه و فناوری به ایران ببرید نه صرفا کالا».
اهمیت این نقل قول به این سبب بود که دلواپسان، دولت را به دلیل میزبانی وزیر خارجه فرانسه به باد انتقاد گرفته بودند و پرونده هموفیلی ها در 30 سال قبل را که در آن اتفاقا فابیوس جوان و نخست وزیر، تبرئه شد بازگشایی کردند. روحانی اما پای دولت قبل را به میان کشید تا بگوید اتفاقا در آن دوران نصیب بیشتر می بردند. زیرا کالای خام می فرستادند ولی حالا باید سرمایه و تکنولوژی بیاورند.
می توان حدس زد که منتقدان توافق هسته ای در برابر این گفت و گو موضع بگیرند و منحصر کردن ناراضیان به «جنگ طلبان و صهیونیست ها» را دور از انصاف بدانند و جنس مخالفت خودشان را متفاوت بخوانند.
با این همه آنچه برای این نویسنده و از منظر رسانه ای قابل توجه بود اخم های گاه و بیگاه رییس جمهور بود که اعتماد به نفس دو خبرنگار تلویزیون را سلب می کرد. هر گاه که می خواستند مسیر برنامه را به سویی دیگر سوق دهند و مثلا ماجرای سانتریفیوژهای آلوده در سال 82 را پیش کشیدند ابتدا اخمی کرد و بعد توضیح داد و عملا خبرنگاران و خصوصا آقای عابدینی را کنترل می کرد.
صدا و سیما وضعیت منحصر به فردی دارد. خبرنگاران آن از یک طرف موظفاند نظرات مخالفان دولت اعتدال گرا را به خاطر گرایش اصولگرایانه مدیران خود مطرح کنند و از جانب دیگر نمیتوانند ملاحظات کلی هنگام صحبت با «عالی ترین مقام رسمی کشور پس از رهبری» - [توصیف قانون اساسی درباره جایگاه رییس جمهوری] را رعایت نکنند و از سوی دیگر به هر حال کارمندان یک سازمان دولتی (از نظر قوانین استخدامی) هستند که با رییس جمهوری و رییس دستگاه اجرایی گفت و گو میکنند و همین نسبت «خادم – مخدوم» یا «مرئوس – رئیس» دست آنان را میبندد هر قدر هم که ماموریت جداگانهای برای آنان تعریف شده باشد.
با این همه اگر قرار بر تاکید بر مهمترین فراز سخنان رییس جمهوری باشد همان تاکید او بر شبکههای اجتماعی است نه به این خاطر که گفت با بستن آنان مخالف است که به صرف اشاره به آن در رسانه رسمی در حالی که در هیچ برنامه تلویزیونی به شبکههای اجتماعی اشاره نمیشود و اگر هم اشاره شود صرفا بدبینانه است.