یزدفردا

در گوشه اي ديگر نيكمتها ي واژگون شده اي را نشان مي داد كه مرداني از ان سرازير شده اند .در اين سال زمينه سرخ بيشتر خود نمايي مي كند .كانال خو به خود عوض شد .

جالب بود در اين كانال فقط تصوير يك شعر با سبك كوبيكسم را نشان مي داد .

در اين نوشته بي سر ته امده بود:
ماهها به مسابقه هم رفته اند
همه چيز را نمي توان ديد
تعطيلي ؛به به به به
كار بايد كرد چه كاري خود داني
ادمهاي زيادي نيامده رفتند
شايد كله اشان بوي قرمه سبزي مي داد
شايد هم با قصاب محله ساخت وپاخت داشته اند
نمي دانيم هيچ كس نمي داند
چون مسابقه اي در جريان است
انكه ماند مانده است
به هيچ كس مربوط نيست
همه چيز قد برافراشته
وجماعت حيرانند
كه چرا انان همچنان كوتاه مانده اند
كي بود كي بود من نبودم استينم بود
تو كه پيراهنت استين كوتاه است
من نبودم اصلا همه بودند جز من
چشم پيراهن استين بلند تنم مي كنم اگه تو بخواهي
همه دستها در دست هم اصلا يك دست يك دست
ولي همديگر را قلقلك مي دهند
وگاها سوزني ؛فشاري،ميخي چيزي
تا مجلس تفريحي شود از مشقت ديگران
اما كوهنوردان بيخيال از همه چيز
با سعي وپر تلاش
به دنبال راهي براي رسيدن به خود وجودن
بايد باور كرد ماندن را ورفتن براي بودن را
اب چشمه كم زور است
وبهانه اي براي چوپان كه دمي در سايه اي چرتي بزند
و نور را هم بايد دنبال كرد
بينيم چي مي شود ما كجا ويار كجا
فقط يك سر تا سر بازار مانده است
كاسبان اجنبي بيرحمند. ما بايد خود راه ورسم كاسبي را بياموزيم
ششتايي ها باز هم پيروزند
اما باز هم يكي ديگر
مهم نيست ما ايستاده ايم
ارزش شارژ چيز چهار پا
در نقطه اي مي ماند ثابت وتكليف همه است معلوم
اگر همه جيبم را كنم خالي
باز هم هشت مديون نهم است كه از او بزرگ تر است وديگر هيچ
كي بود كي بود من نبودم

شعر بي سرته را دو مرتبه خواندم در فكر كلمات بير بط ان بودم كه ناگهان موش به روي سرم پريد بي اراده فرياد زدم مامان مامان واز خواب پريدم .ديدم همه خوابيدند و برنامه هاي تلويزيون هم تمام شده و خانم با پرخاش مي گه بعد از چند ماه عجز والتماس چند توامن خرج كردي حالا مامانتو صدا مي زني.