(انتخابات مجلس هشتم 436)
وظيفه نمايندگي ؛حرکت فردي، يا جمعي و برنامه اي
محمد امامي
پرسشي مطرح است که « يک نماينده مجلس براي حفظ مصالح مردم بايد صرفا از توانايي ذاتي خود استفاده کند يا هوش و نظر ديگران ؟»
پيچيدگي جوامع کنوني از يک سو و تخصصي شدن روزافزون علوم از سوي ديگر شرايطي را پيش روي انسان هاي عصر حاضر ايجاد کرده که حتي براي فعاليت هاي روزمره خود در سازمان و نهاد کوچکي مثل خانواده ، نمي توانند صرفا به توانايي خود متکي باشند و بايد از متخصصان رشته هاي مختلف بهره مند شوند.
هر چه سازمان وسعت مي يابد، اين ضرورت نيز بيشتر مي شود و يک تصميم گيري صحيح و دقيق و کارآمد بايد مبتني بر ديدگاههاي کارشناسان خبره باشد.
بنابر اين در چنين وضعيتي اگر کسي بدون توجه به ديدگاههاي کارشناسي تصميمي بگيرد، جامعه نسبت به آن واکنش نشان مي دهد. نمونه ملموس اين بحث ، تصميم دولت در خصوص تغيير ندادن ساعت رسمي در دو مقطع از سال بود که با واکنش مرکز پژوهش هاي مجلس و در نهايت راي نمايندگان مجلس شوراي اسلامي ، دولت نهم وادار به توجه به ديدگاه هاي کارشناسي شد.
حال اگر يک نماينده ادعا کند من صرفا با اتکا به توانايي هاي خودم از مصالح ملي و منافع محلي مردم دفاع مي کنم، گرچه توانايي ها و سوابق اجرايي وي در سطوح بالا عنصر موثري است، اما اين سخن او، سخن بيهوده و گزافي است که يا ريشه در نا آگاهي او دارد و يا به قصد عوامفريبي مطرح مي شود. چرا که در دنياي امروز يک فرد نمي تواند واجد همه تخصص ها و مهارت ها باشد و هم افزايي؛ با تجميع تخصص ها و مهارت ها ايجاد مي شود.
افزون بر اين در جامعه پيچيده امروز و در مجلسي با صدها عضو ، حرکت هاي فردي کمتر راه به جايي مي برد و يک نماينده گر چه مي تواند ديدگاه هاي شخصي خود را مطرح کند ولي هنگامي حضور يک نماينده و راي او کارساز و کارآمد و اثربخش خواهد بود که مبتني بر برنامه و هدفمند باشد و جمعي با فرصت ، دانايي ، توانايي و تخصص کافي در طول ايفاي وظيفه نمايندگي، از وي حمايت کنند.
يکي از فوايد و مزاياي تشکل ها و احزاب نيز همين موضوع مهم است، تشکل ها و احزاب مي توانند با بهره مندي از متخصصان امر و تدوين برنامه و طرح هاي کارشناسي، از نماينده يا فراکسيوني در مجلس حمايت و پشتيباني کنند و اين موضوع براي عقلا امري کاملا پذيرفته شده است و مي تواند آثار خوشايندي در عرصه هاي مختلف اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي کشور به همراه داشته باشد.
نمونه بارزي از اين کار را مي توان «برنامه انتخاباتي اصلاح طلبان» دانست که بنا به اظهار آقايان دکتر عارف معاون اول دولت اصلاحات و مهندس بيطرف وزير نيروي سابق و مسئول تدوين برنامه انتخاباتي اصلاح طلبان، با نقد عملکرد دولت اصلاحات و شناخت نقاط قوت و ضعف آن و با کمک و همراهي مجموعه اي از افراد متخصص و با تجربه که در دولت گذشته فعاليت داشتند تدوين گرديده است.
به هر حال پيگيري يک برنامه مدون که پيش از انتخابات به آگاهي مردم مي رسد و ضمن برخورداري از ديدگاه هاي کارشناسي ، مورد توافق مردم و يک يا چند تشکل يا حزب قرار مي گيرد، به نماينده مردم قدرت مي دهد تا افزون بر توانايي ها و تجارب خويش ، از حاصل اين تلاش هاي کارشناسي براي تحقق اهداف و تامين خواسته هاي بحق مردم سود برده و با قدرت دانايي و شناخت، عقلانيت مجلس را افزايش داده و تصميم هاي دقيق تر، صحيح تر، کارآمدتر و اثربخش تري اتخاذ نمايد.
بي ترديد اين نوع وکالت و نمايندگي و تلفيق توانايي ها و مهارت ها و تجارب فردي با برنامه هاي مدون مبتني بر پشتوانه تشکل ها و متخصصان مي تواند نماينده مردم را ياري بخشد تا به خوبي از عهده وظايف نمايندگي خويش برآمده و در قانون گذاري و سياست گذاري و نظارت بر امور کشور آگاهانه، عالمانه، هدفمند و با برنامه حرکت کرده و گام هاي مفيدي را در اين راستا بردارد.
متاسفانه اين روزها ادعاي مستقل بودن و همچنين بدگويي از تشکل ها و احزاب ، براي فريب افکار عمومي مد شده است و برخي افراد مي خواهند از آب گل آلوده انتخابات، ماهي وکالت خود را صيد نمايند.
هنوز دفاع جانانه شهيد بهشتي از تشکل گرايي در گوش آنان که شيفتگان خدمتند و نه تشنگان قدرت، طنين مي افکند و اين در حالي است که مدعيان شهيد بهشتي گونگي، طبل مخالفت با تشکل و حزب را به صدا در مي آورند و به گرايش نداشتن ظاهري به تشکل خاص افتخار مي کنند، اما چه فايده که در پس پرده، خود با تمسک به تشکل هاي خاص تمامي رشته هاي انديشه و بيان و ادعاهايشان را در عمل پنبه مي کنند .
يزد فردا