سرويس فرهنگي: شايد اين روزها بهارستان، بهارستانتر از هميشه باشد. بوي بهار را به خوبي در خبابانهاي سرسبز بهارستان ميتوان حس كرد. ديروز وقتي براي گفتگو با وزير 55 ساله فرهنگ و ارشاد اسلامي ميرفتيم فكر نميكرديم به قول خود آقاي صفار هرندي صحبتمان اينقدر گل بياندازد و او مجبور شود ديرتر در جلسه بعدي خود حاضر شود. اين نخستين گفتگوي اختصاصي دكتر محمدحسين صفار هرندي با يك روزنامه كثيرالانتشار در سال جديد و حتي شايد سالهاي اخير است كه به دليل اهميت مسايل مطرح شده از سوي سكاندار كنوني فرهنگ و هنر ايران زمين به صورت مشروح از نظرتان ميگذرد: *** مقام معظم رهبري امسال را سال نوآوري و شكوفايي ناميدهاند. ايشان سال گذشته نيز در فرمايش ديگري فرهنگ كشور را مظلوم ناميدند. ميخواهم با جمعكردن اين دو تعبير از شما سئوال كنم كه آيا فكر نميكنيد مهمترين تجليگاه نوآوري و شكوفايي عرصه فرهنگ و هنر كشور كه اكنون سكان آن به دست شماست باشد؟ مهمترين راهبردهاي مدنظر جنابعالي در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي براي نوآوري و شكوفايي فرهنگي كشور در سال 87 چيست؟ ** در آغاز صحبتم از فرصت استفاده ميكنم و از طريق روزنامه خوب شما سال جديد را خدمت مردم عزيز تبريك عرض ميكنم. ايام مباركي است و جامعه ما شور و نشاط تازهاي را تجربه ميكند. گمان من اين است كه مهمترين عنصر نوآوري در سال جاري براي برنامهريزان ما بايد اين باشد كه براي همه فعاليتها در همه عرصههاي سياسي، اقتصادي، صنعتي و اجتماعي پيوست فرهنگي داشته باشند. تا به حال متأسفانه برنامه ريزيهاي ما بدون پيوست فرهنگي بوده است. البته رهبر معظم انقلاب اين موضوع را در بحث مهندسي فرهنگي قبلاً هم مطرح فرمودهاند. در سال 87 تمام تصميمگيريها بايد پيوست فرهنگي را همراه خود داشته باشد. در اين ميان وزارت ارشاد هم بايد فرهنگ را مهندسي كند كه اين موضوع متفاوت از بحث مهندسي فرهنگي است كه ذكر شد. برنامهريزيهاي مختلف در عرصه فرهنگ كشور بايد هماهنگي داشته باشند. ما بايد در همه عرصههاي فرهنگي به گونه اي سنجيده عمل كنيم كه نتيجه همه فعاليتها تقويت آرمانها و ارزشهاي مقبول جامعه و پيشبردن كاروان ملي كشور يك قدم به جلو باشد. بنا داريم تا در سي سالگي انقلاب كه براي ما يك نشانه است دين حوزه فرهنگ را به انقلاب ادا كنيم. به همين منظور فراخواني از تمامي اصحاب فرهنگ و هنر داشتهايم كه بيايند و نسبت انقلاب را با مقوله فرهنگ مشخص كنند. به نظر ميرسد در حوزههاي رمان، شعر، موسيقي و سينما ميتوانيم اين نسبت را به خوبي برقرار كنيم. هم اينك آثار ماندگاري در اين عرصه نداريم و اميدواريم امسال بتوانيم همراه با نوآوري نسبت به آرمانهاي بلند امام راحل (ره) و انقلاب اسلامي اداي دين كنيم. * با توجه به اينكه هنوز خيلي هم از سال 86 دور نشدهايم، اگر بخواهيم نگاهي به كارنامه وزارتخانه شما در سال اتحاد ملي بياندازيم، به جز رويدادهاي فرهنگي همه ساله نظير جشنوارههاي فجر به نظر جنابعالي شاخص ترين رويداد تازه در حوزه فرهنگ و هنر كشور كه توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اتفاق افتاد چه بود؟ ** شعار دولت نهم در آغاز كار عدالت گستري بود. ما هم اين شعار را در حوزه فرهنگ دوباره گويي كرديم. تلاش ما اين بوده است كه آنچه در پايتخت وجود داشته به نقاط دورافتاده نيز برود و آنها هم بهرهمند شوند. هرچه در زمينه عدالت فرهنگي خصوصاً در سفرهاي استاني كار شد در راستاي افزايش اتحاد ملي بود. اتحادملي در شعار حاصل نمي شود، وقتي اين امر اتفاق ميافتد كه مردم سراسر كشور خود را عضو يك خانواده بزرگ بدانند. سفرهاي استاني براي دولت يك استراتژي است نه تاكتيك. وحدت با من فايدهاي ندارد، وحدت با هم معنا دارد. حداقل دستاورد سفرهاي استاني براي مردم هر استان اين بود كه 200تا 400 ميليون تومان بودجه بيشتر به فعاليتهاي فرهنگي هر استان اضافه شد. كار مهم ديگر ما گسترش شوراي فرهنگ عمومي به استانهاي سراسر كشور و بررسي فرهنگ بومي آن منطقه در شورا كه همانجا با حضور اعضا تشكيل ميشد، بود. كار شوراي فرهنگ زدودن آلودگيها از پيكره فرهنگ مناطق مختلف و نيز در سطح ملي است. حركت ما به سمت و سويي بوده همه اذعان دارند كه سطح فرهنگ عمومي بالاتر رفته است. نمونه اين جريان را در چهارشنبهسوري امسال ميشد به خوبي ديد. * 31 ماه از استقرار دولت نهم و فعاليت شما به عنوان وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي ميگذرد. فكر ميكنم ديگر با گذشت اين مدت زمان كاملاً بر اوضاع و احوال فرهنگ كشور كه البته ميداني تدريجي است تسلط يافته باشيد، تا چه حد به وعدههاي فرهنگي دولت نهم، خصوصاً آن نطق جذابتان در روز را‡ي اعتماد نزديك شدهايد؟ به بيان ديگر وضعيت كنوني تا چند درصد با آنچه در ذهن داشتيد مطابقت دارد؟ ** شما به كمك من آمديد. تحقق شعارها در حوزه فرهنگ مستلزم گذشت زمان است. اين زمان خيلي متفاوت و از يك سال تا يك نسل ممكن است طول بكشد. ما در نتيجه كارمان سربلنديم. البته رسانه ملي با مخاطبان بسيارش و روحانيون معزز نيز نبض ارشاد جامعه را در دست دارند. دستگاه تحت مسئوليت من هم در كنار اين عوامل عمل ميكند. ما بايد به شعارهايي كه داديم رجوع كنيم و ببينيم چه گفتيم كه الان بتوانيم ارزيابي كنيم. در هنگام تصدي ما بخش فرهنگ متهم بود. در خطبههاي نماز جمعه آن روزها و در ساير تريبونها اين اتهام به صورت مكرر تكرار ميشد. براي مثال در مجلس آن زمان مطرح ميشد كه 70 درصد كتابها ضالهاند. من اين را قبول نداشتم و ندارم ولي اين امر نشان ميداد كه بخشي از آنها البته انحرافاتي داشت. الان اگر سري به بازار كتاب بزنيد به خوبي ملاحظه ميكنيد كه اساس حوزه نشر ما به صلاح در آمده است. من با جسارت ادعا ميكنم اگر كسي ميتواند يك دهم برخي خطاكاريهايي كه در حوزه كتاب اتفاق ميافتاد را الان نشان دهد بيايد و اعلام كند. امروز متدينين ما براي رفتن به سينما و تئاتر احساس امنيت ميكنند. ركورد شركت در يك نمايش، براي ديدن يك نمايش مذهبي شكسته شد. من به خاطر اين اعتمادآفريني دست تكتك هنرمندان كشور را ميفشارم و ميخواهم تا قدر اين اعتماد بازيافته را بدانند. * اگر موافق باشيد به حوزههاي اصلي فعاليت وزارت ارشاد بپردازيم. شايد عرصه سينما بيشترين مخاطب را در ميان حوزههاي كاري شما داشته باشد. حجم بالاي توليد فيلم سينمايي به صورت ويدئويي بسياري از سينماگران حرفهاي را به نگراني انداخته است. از ديگر سو توليد و نيز تحول در مضمون و ساختار فيلمهاي سينمايي نيازمند حمايت ويژه متوليان فرهنگي است. چشمانداز جهاني سينماي ايران و دستيابي به جايگاههاي جهاني در اين عرصه چند سالي است كه دچار افت شده، هرچند كسب مهمترين جايزه بازيگري جشنواره برلين توسط بازيگر نقش اول فيلم آواز گنجشكها به عنوان اتفاقي كمسابقه در تاريخ سينماي ايران اخيراً بر اميدواريمان افزود. از طرف ديگر ما مورد هجمههاي بيسابقهاي در عرصه سينما هم قرار گرفتهايم، چه در بعد مذهبي مانند فيلم <فتنه> و نظاير آن و چه در بعد ملي با فيلمهاي مثل <300> و <پرسپوليس>. در مقابل اين سرمايهگذاريهاي هدفمند و برنامهريزي شده در عرصه سينما شما به عنوان وزير فرهنگي كه مدرك كارشناسي ارشد مديريت دفاعي نيز داريد چه حمايتهاي گستردهاي براي خلق آثاري ماندگار و در سطح جهاني، نه به قصد پاسخ به هجمهها، بلكه براي معرفي درست قابليتهايمان به قصد تنگ كردن ميدان بر بدخواهان دين و آيين ايران در نظر داريد؟ و قصد افزايش بودجه توليد در عرصه سينما را نداريد؟ ** اجازه بدهيد از زبان همان كارشناس مديريت دفاعي به شما عرض كنم كه شك نكنيد بهترين دفاع حمله است. نبايد بيتفاوت باشيم اما نبايد هم به لاك دفاعي فرو رويم. ما راهي جز حمله نداريم. اتفاقاً كار آنها دفاع است. حمله را ما قبلاً انجام دادهايم. نه از قالب سينما بلكه در قالب روح فرهنگ ما به بنيانهاي فكري آنها حمله شده است. آنها با زيرپا گذاشتن همه پرستيژشان شروع كردهاند به فحاشي. آمريكا با سابقهاي 400 ساله چه چيزي در مقابل ميراث فرهنگي 7 هزار ساله ما دارد؟. ما نبايد از اين هجمهها هراس داشته باشيم. اينها با ما همان كاري را ميكنند كه با پيامبر عزيزمان كردند. در راستاي كار ايجابي فراخوان لازم داده شده و فيلمسازان متعهد ما هم نداي ما را شنيدهاند. سينماي مليمان را وسيلهاي براي جهاني شدن قرار ميدهيم. گرچه همه چيز پول نيست اما بودجههاي ما افزايش 40 تا 70 درصدي داشته است و حمايتهاي ما افزايش مييابد. حمايت اصلي هم براساس آموزههاي قرآني ما از سوي خداوند است. مديران وزارت ارشاد و اهالي هنر بدانند كه امسال حتماً حمايتهاي ما جهتدارتر از گذشته خواهد بود. به صراحت ميگويم اگر كاري در تعارض با آرمان انقلاب، هويت اسلامي و ملي مردم نباشد، يك ريال هم حمايت نخواهد شد. كار عمده ديگري كه در اين عرصه انجام شد انهدام شبكه زيرزميني قاچاق فيلمهاي سينمايي با همكاري گسترده تمام دستگاههاي امنيتي مرتبط بود كه براي سرمايهگذاران در اين بخش اعتمادآفرين بود. اگر امروز كسي پا به عرصه قاچاق فيلم بگذارد بايد پاي لرز سنگين آن هم بنشيند. بازسازي بيسابقه بيش از 50 سالن سينما در سراسر كشور نيز از ديگر اقدامات ارزشمند در اين حوزه بود. * اتحاديه ناشران اخيراً در نامهاي سرگشاده به شما از طولاني شدن زمان صدور مجوز كتاب در ارشاد و ضربهاي كه اين امر به معيشت ناشران و نيز مولفان زده گلايه كرده است. در اين نامه به مواردي چون معطلي يك و نيم ساله كتاب در صف مجوز، مميزيهاي گشاده دستانه و پس گرفتن مجوز انتشار كتابهايي كه حتي يك نوبت انتشار يافتهاند اشاره شده است. نظر جنابعالي در اين مورد چيست؟ فكر نميكنيد برخي سختگيريهايي كه ذكر شد، باعث رونق كمسابقه انتشار كتابهاي عامهپسند مانند طالعبيني، فالنامه و چگونه پولدار شويم كه اتفاقاً سريع هم مجوز ميگيرند شده و اين امر سطح كيفي كلي كتابهاي ما را كاهش داده است. ضمنأ آخرين آمار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي از سرانه مطالعه در كشور چند دقيقه است؟ ** خوشحالم كه اينقدر آزادي وجود دارد كه نامهاي را كه براي من مينويسند قبل از اينكه به دست من برسد همه جا چاپ شده است. اين آزادي مبارك باد. اين دوستان بايد بگويند كه ما تخطي از قانون كردهايم يا ديگران. من متاسفم كه بگويم كه در برخي از همين كتابهايي كه مدتهاست معطل ماندهاند حرمتهاي جامعه اسلامي ما شكسته شده است. مگر من ميتوانم قانون كشور را زير پا بگذارم و جلوي اينگونه كتابها را نگيرم؟! اين در همه جاي دنيا هست. الان در كشورهاي اروپايي مگر ميتوان كتابي منتشر كرد كه مقدسات آنها را زير سوال ببرد؟ قبول دارم كه در حوزه نشر برخي موارد كه مستحق نبوده طولاني شده و بابت آن هم عذرخواهي ميكنم، البته تعداد آنها خيلي كم است. آن كتابي كه يك سال و نيم طول كشيده، چه بسا كه هرگز از ما جواب مثبت دريافت نكند. تا زماني كه اصلاحات لازم را انجام ندهد همچنان در نوبت خواهند ماند. برخي از كتابها را هم راست ميگويند، قبلاً چاپ شده ولي ما از آنجا كه بايد جلوي سيئات ديگران را هم بگيريم از چاپ مجدد آنها جلوگيري ميكنيم. البته بعضي كتابها يك روزه هم مجوز ميگيرند. نهايتاً از ديد من هر كتابي بايد حداكثر ظرف مدت 2 ماهه مجوز بگيرد. اين را هم بگويم كه در حال برنامهريزي هستيم تا ناشر ما ديگر نيازي به مراجعه به ارشاد براي كسب مجوز نداشته باشد و بتواند از طريق شبكه ديجيتالي ما كار خود را دنبال كند. اميدواريم تا پايان سال جاري اين اتفاق خوب چه در حوزه مجوز كتاب و چه ساير مجوزهايي كه ارشاد صادر ميكند، بيافتد.در مورد سرانه مطالعه حال حاضر كشور بنده هيچ گونه آماري ندارم. نميدانم آنها هم كه ميگويند آمارشان را از كجا آوردهاند.در اين آمارهاي غير كارشناسي نوعي هتك حرمت نسبت به مردم ما هم صورت ميگيرد. درست است كه مردم ما كم مطالعه ميكنند اما آمارهاي 7دقيقهاي را هم من قبول ندارم. اميدوارم ما در نظر سنجيهاي علمي آماري كه در سطح ملي انجام ميدهيم به اين آمار به صورت درست دست پيدا كنيم. * آيا اين خبر را تاييد ميكنيد كه هيات نظارت بر مطبوعات بنا به دستور شما ديگر به هيچ روزنامه جديدي مجوز انتشار نخواهد داد؟ با توجه به اينكه سال گذشته برخي از نشريات به جاي دادگستري از سوي هيات نظارت بر مطبوعات لغو مجوز و توقيف شدند، آيا اين رويه امسال هم ادامه خواهد يافت و در كل ارزيابي شما از فضاي نقادانه و تكثر در رسانههاي فعال حال حاضر كشور چيست؟ ** خير. اين دروغ 13 را با چند روز تاخير ميپذيرم. احتمال صدور مجوز روزنامه جديد از سوي هيات نظارت بر مطبوعات امسال فراوان خواهد بود. هيات نظارت بر مطبوعات براساس قانون وظيفه دارد تا در برخي موارد نظير از دست دادن صلاحيتهاي مديرمسئول و ديگر موارد، را‡ساً نسبت به لغو مجوز اقدام كند. هيچكدام از نشريات لغو مجوز شده در سال گذشته به خاطر نقد دولت به اين سرنوشت دچار نشدند. در اواخر سال گذشته هيأت نظارت در جلسهاي كه اتفاقاً من حضور نداشتم تعدادي نشريه زرد را به علت استفادههاي ابزاري از تصاوير زنان و... لغو امتياز كرد كه هيچ ربط سياسي هم نداشت. البته يكي از نشريات هنري درخواست تجديد نظر كرده كه من هم در جلسه حضور خواهم يافت و دفاع ميكنم. * آقاي صفار هرندي با وجود همه تكاپوي گسترده و اظهارنظرهاي اميدوارانه شما در مورد تشكيل معاونت قرآني در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، چرا اين معاونت هنوز تشكيل نشد؟ ** ما پيگير تشكيل اين معاونت همچنان هستيم اما مهم براي ما رسم كار است نه اسم كار. ما كارمان را در اين عرصه متوقف نكرديم. بودجه فعاليتهاي قرآني نسبت به زمان آغاز تصدي ما هماكنون 30 برابر شده است. كدام معاونت ما بودجهاش 30 برابر شده است؟ افتخار ميكنيم كه قرآن را به متن فعاليتهاي وزارت ارشاد آوردهايم و هماينك صدها تشكل قرآني با وزارت ارشاد مرتبط شدهاند. * در عرصه موسيقي آيا ضوابط اجراي كنسرتهاي عمومي موسيقي هماكنون به روشني مشخص است؟ آيا براي خوانندگان و گروههاي موسيقي كشور معلوم است كه چه آثاري اجازه اجراي عمومي دارد يا سلايق در زمانهاي گوناگون تعيينكنندهاند؟ براي مثال آيا خواننده يا گروهي كه اثرشان از ارشاد مجوز انتشار گرفته، مجاز به اجراي عمومي آن در قالب كنسرت هم هستند؟ ** همه چيز در چارچوب قوانيني است كه اصحاب موسيقي به خوبي از آن خبر دارند. البته مجوز كاست دليل اجراي كنسرت عمومي نيست. هيچ محدوديتي براي اجراي كنسرتهاي عمومي وجود ندارد. آييننامهها شرايط را به روشني مشخص كردهاند. خوانندگان، گروهها و انجمنهاي تخصصي موسيقي به خوبي از ضوابط موجود اطلاع دارند. امسال سمفونيهاي ارزشمندي كه سال گذشته اجرا و با استقبال خوب مردم هم مواجه شد به صورتهاي تازه ارائه ميشود. * ميخواهم اندكي به حاشيه بروم. با وجود جسارت مثالزدني شما در كار و پافشاري بر روي عقايدتان ولو اينكه هزينههايي هم در بر داشته باشد، مانند آنچه در مورد عدم اكران يكي از فيلمهاي سينمايي در سال گذشته رخ داد، آيا كاري بوده كه در طول دوران وزارتتان شخصاً علاقهمند به انجام آن باشيد، اما به هر دليل به نتيجه نرسيده باشد؟ ** در روال كار اداري اينگونه موارد بسيار اتفاق ميافتد. گاهي اتفاق افتاده كه ميخواستهام مسئولي را با جابهجايي تقويت كنم يا مسئول قويتري را به كار بگمارم. مخاطبان من بنا به دلايلي استدلال كردند كه اين كار شدني نيست و من از خواسته خودم گذر كردم. در مورد فيلم سنتوري هم من عقيده دارم آقاي مهرجويي در يك فيلم خلاصه نميشود. حتي اين فيلم به لحاظ فني و محتوايي هم شايستهترين فيلم اين كارگردان نيست. اصرار آقايان براي گرفتن مجوز از شخص من برايم هنوز هم مبهم است. البته همينجا از عملكرد همكاران معاونت سينمايي دفاع ميكنم و اين فيلم را نماينده ايران امروزي نميبينم. اگر اين فيلم بخواهد نماد سينماي ملي ايران باشد بايد دور اصلاح فرهنگ عمومي و تقويت عزت ملي را خط بكشيم. اين اهانت به جامعه ايراني ما را به هيچ جا نخواهد رساند. * از تغييرات سخن گفتيد. آيا همزمان با آغاز سال جديد تغييرات يا جابجايي در سطح معاونين و مديران ارشد ستادي و استاني وزارت ارشاد خواهيم داشت؟ ** معاون برنامهريزي و توسعه وزارتخانه به دليل اصرار محل قبلي خدمت ايشان، به دانشگاه امام صادق(ع) بازخواهد گشت و معاون جديد بهزودي معرفي خواهد شد. چند اداره كل ستادي و استاني هم كه سرپرست داشتهاند به زودي مديركل جديدشان منصوب خواهد شد. * اذهان عمومي رابطه شما با رئيس جمهور را رابطهاي خاص ارزيابي ميكنند. شايد يكي از علتها اين باشد كه ديگر مدتهاست نام شما از ليست شايعات تغيير كابينه كاملاً حذف شده است. آيا اين ذهنيت درست است؟ ** پذيرفتن موقعيتهاي شغلي را به عنوان اداي وظيفه بر خود هموار كردهام. من شهرتم را از قلم زدن در مطبوعات به دست آوردهام و نيازي ندارم. اگر بنا بر معامله با خدا باشد اگر جاروكش يك اداره هم باشيم خدا اجرش را ميدهد. من رابطهاي مثالزدني با آقاي رئيسجمهور ندارم. شايد علايق مشترك فكري بنده و ايشان در اذهان عمومي به ارتباطي خاص تعبير شود. به جز همدانشگاهي بودن در علم و صنعت من دكتر احمدينژاد را به عنوان يك مجاهد فيسبيلالله، يك انسان دلباخته ملت خود و كسي كه جسارت رفتن در كام حوادث را دارد ستايش ميكنم و آرزو ميكنم مثل او باشم.خوشحالم كه ملت ما هم اجر چنين روحياتي را ناديده نميگيرد. حتي اگر احساس مشكلات اقتصادي هم ميكنند، حس ميكنند كه خدمتگزاران آنها در دولت اين است كه اين سنگها را از جلوي پاي آنها بردارد. * گفتگو از: محمد علي مشكيان یزدفردا
|