یك نوروز «دوستداشتنی»
احمد پورنجاتی: مرحوم پدربزرگم، اواخر عمر، دچار «كوررنگی» شده بود، «آبی» را «سبز» میدید و اصرار عجیبی داشت كه آنچه را میبیند به همان رنگ است كه او میبیند. با آنكه گاه لجاجت و پافشاریاش بر افكار خطای باصره لج ما را درمیآورد اما همواره محضرش اسباب تفریح و انبساط خاطر میشد چون عادت داشت درباره رنگ لباس دیگران اظهارنظر كند كه مثلا: «چه پیراهن آبی خوشرنگی!» در حالی كه پیراهن، به رنگ سبز بود و امثال آن! اكنون در آستانه سال نو، در حال و هوای دلمشغولی مردم برای فراهم ساختن سور و سات نوروز و در گرماگرم چالشهای توانفرسای زندگی روزمره، میخواهم پیشنهاد كنم برای چند روز هم كه شده به سبك و سیاق «پدربزرگ»، «واقعیت» را به «رنگ» دیگری مشاهده كنیم.
«كوررنگی» به گمان من، دستكم برای تعطیلات نوروز كه باید مجالی برای آرامش و تفریح و سرخوشی باشد، نسخه چارهساز و موثری به شمار میرود، هرچند شفابخش نیست. اما اندكی تسكین خواهد داد.
بیایید «سیاهی» را «سپیدی» ببینیم، «ناتوانی» را «مهارت» بشماریم، «بیعدالتی» را عین «دادگری» معرفی كنیم، «تورم» را «موفقیت اقتصادی» بنامیم، «كاهش» نرخ رشد اقتصادی را «جهش» اقتصادی تصور كنیم، «تنگناها»ی روزافزون فراراه فعالیتهای فرهنگی و هنری و مطبوعاتی و رسانهای را «رونق و اعتلا»ی فرهنگی بدانیم و در یك كلام، همه چیز را با اتیكت «بهترین» زینت دهیم.
«كوررنگی» نعمت بزرگ و آرامشدهندهای است.
با این فضیلت استثنایی و / شكبرانگیز، دیگر كسی از این همه نابسامانی و گرفتاری آزردهخاطر نمیشود، چون در قامت رعنای واقعیت، یكسره حسن میبیند و جذبه جمال!
«كوررنگی»، افزایش مهارگسیخته گرانی و تورم را توجیه میكند، «مشكل» مسكن را به «معجزه» حل مشكل مسكن مبدل میسازد، «توقیف» مطبوعات و محدودیت برای آزادی قلم و بیان را عین «خدمت» به فرهنگ و آزادی قلمداد میكند.
زندانی شدن نویسنده را تكریم اندیشه میشمارد، تخریب چهره رقیب سیاسی را، با هر وسیله ممكن، جلوهای از جوانمردی سیاسی میبیند.
«كوررنگی» بیماری غبطهانگیزی است. هنر كمی نیست كه «واقعیت» را ببینی اما به رنگ وارونه! به رنگ برخاسته از شبكیه مختلشده!
«كوررنگی» موجب میشود «دوست» را به رنگ «دشمن»، «منتقد» را به رنگ «برانداز»، مدیر و كارشناس باتجربه را به رنگ مزاحم و «مطیع مداهنهگو» را به رنگ «ناصح امین» ببینی!
این «عوضیبینی» حتی اگر اسباب عصبانیت یا مضحكه دیگران شود مهم نیست، آنچه مهم است آرامش و خونسردی حسرتبرانگیزی است كه آدم مبتلا به كوررنگی از خود بروز میدهد. پدربزرگ مرحوم من همینطور بود!
چیزی به نوروز نمانده است. به زودی فصل پررونق دید و بازدیدها و گفتوشنودها آغاز خواهد شد. اگر در بقیه ایام سال مجال گفتوگوی مردم با هم، حتی فرصت دیدار و گفتوگوی اعضای یك خانواده، چندان فراهم نیست یا به گپهای اتفاقی در اتوبوس و مترو یا در صف خرید شیر یارانهای و پرداخت قبض آب و برق در بانكها خلاصه میشود، نوروز فرصت فراخ و پرحوصله گشودن سفره دلها و میدانداری زبانها برای از هر دری سخن گفتن است.
نوروزتان را پاس بدارید با تمسك به «آیین كوررنگی» همه چیز را «سپید» ببینید. همهچیز را «سپید» نشان دهید. تنها و تنها از سپیدیها سخن بگویید. تعجب نكنید. سوژههای فراوانی برای برخورداری از این شیوه ابتكاری وجود دارد.
پیشنهاد مشخص من این است كه به جای همه آن موضوعاتی كه انگار یك جوری قابلیت «سیاه دیدن» و «سیاهنمایی» دارند، «سوژهها»ی مناسبتر و پاستورهریزهتری را برای «گپهای نوروزی» انتخاب كنید؛ سوژههایی از این دست: چگونه پولدار شویم؟ راههای جلوگیری از ریزش مو!
روزنامههای باطله را چه میشود كرد؟ راههای «جاافتادن» فسنجان و قرمهسبزی! با مشكل چاقی فزآینده چه میشود كرد؟ چه كردی اینقدر لاغر شدی؟ بالاترین نرخ سود سپرده بانكها چند است؟ آجیل چهارشنبهسوری را از كجا خریدهاید؟ فشفشه و ترقه استاندارد را كجاها میفروشند؟ كتابهای دست دوم را كجاها میخرند؟ و بسیاری موضوعات مهم و جذاب و سرگرمكننده دیگر. حواستان باشد به هیچوجه اوقات شریف و لطیف تعطیلات نوروز و دید و بازدیدهای خانوادگی را با بحثهای بیاهمیتی همچون قضیه انتخابات مجلس و تعطیلی مجلههای «دنیای تصویر» و «هفت» و این نوع خزعبلات خراب نكنید. برای مشاوره بیشتر درباره خواص «كوررنگی» تلفن گویای اینجانب در تمام اوقات شبانهروز حتی در ایام تعطیلات نوروز آماده پاسخگویی است.
نوروزتان مستدام
علاءالدوله
منبع :سايت روزنامه كارگزاران
یزدفردا