محمد سعید صالحی فیروزآبادی

 چند روز پیش مداحی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در مداحی خود اهانتهایی را به بزرگان اهل سنت نمود که باعث جریحه دار شدن احساسات شهروندان اهل سنت کشورمان گردید. خوشبختانه این اقدام بسرعت با واکنش مقامات قضایی و مسئولان صدا و سیما روبرو شد و با مسئولان مربوطه برخورد شد.

 ماهی نیست که ما اخباری را  در مورد برخورد قضایی با برخی شهروندان کشورمان از جمله برخورد با گروههایی همانند بهاییان، دراویش و دیگر گروههای متکثر کشورمان  نشنویم. در اینجا روی سخن من با حاکمیت سیاسی کشورمان نیست. واقعیت این است که ما در خلاء زندگی نمی کنیم. حاکمیت سیاسی، بخشی از مردم کشورمان و بخشی از موازنه قوایی است که همیشه در کشورمان  به وزن کشی مبادرت می نمایند می باشد. نمی توان از همه بخشهای متنوع حاکمیتی که بخشی از توازن موجود کشورمان  شکل می دهند این انتظار  داشت که همیشه و در همه حال بطور یکسان با همه شهروندان کشورمان روبرو شوند و با همه آنها خارج از دیدگاههای سیاسی و عقیدتی خود روبرو شوند. اما یک چیز مشخص است: همیشه این حاکمیت سیاسی کشورمان نیست که چگونگی شیوه برخورد  با گروههای متکثر قومی و عقیدتی کشور را مشخص می کند. بخش مهمی از چگونگی برخورد حاکمیت سیاسی با گروههای متکثر عقیدتی، مذهبی یا قومی در دست همان گروههای عقیدتی، سیاسی ومذهبی قرار دارد. یک کشور بدون منافع کشور معنایی ندارد. حاکمیت سیاسی یک کشور  فارغ از نوع حاکمیت سیاسی آن، شکل دهنده بخش مهمی از منافع ملی آن کشور می باشد. می توان با بخشی از اجزای حاکمیت ملی مخالف بود، اما چگونگی مخالفت با آن راه و روش خاص خود را دارا می باشد. این راه، راهی است که درون خانوادگی نامیده می شود. یک فرزند بالغ خانواده در همان حال که سعی می نماید عضو مفیدی برای خانواده  باشد، شئونات خانواده  را حفظ می نماید و سر و صدای اختلافات خود را با سایر اعضای خانواده به بیرون از خانواده نمی کشاند. گروههای متنوع سیاسی، مذهبی و قومی یک کشور نیز همانند اعضای یک خانواده می باشند. چگونگی وزن آنها در کشور را مفید بودن آنها برای خانواده و حفظ حرمت و شئونات خانواده تعیین می کند. اگر آنها احساس می کنند تنشی  با سایر اعضای خانواده دارند،  چگونگی  پیشبرد و حل درون خانوادگی این تنش است که آنها را در موازنه موجود در حاکمیت سیاسی  قدرتمند می کند و آنها را دارای حق می کند. چگونگی این کنش و واکنشها است که ساختار یک خانواده آبرومند را تشکیل می دهد تا تمامی اعضای خانواده از آسیبها محفوظ بمانند. پیشبرد این روش باعث می شود دشمنان  جرات نگاه چپ به خانواده را نداشته باشند. با چنین روشی  راه برای پذیرش مفید بودن و برخورد ملایمتر با اعضای ضعیفتر خانواده در بلند مدت هموار می شود. همه چیز در دستان حاکمیت سیاسی نیست. نوع رویکرد اعضای ضعیفتر خانواده است که چگونگی تغییر موازنه در درون حاکمیت سیاسی بسود یا به ضرر برخورد انسانی تر با آنان را تعیین می کند. گروههای متکثر سیاسی، مذهبی که در فشار قرار می گیرند بایستی همیشه از خود سوال نمایند: آیا  خود را در درون این موازنه قدرت می بینند یا در خارج از آن؟

  

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا