محمدعلی وزیری معلم بازنشسته وروزنامه نگار

یزدفردا:عکسی از جوان ایرانی دیدم با لباس اهالی جنوب  که به سواحل جنوبی خلیج فارس با حسرت و آرزو می نگریست به گزارشگر می گفت نه پول دارم نه کار ، آرزو دارم بروم شارجه یا  دبی سخت کارکنم اینجا  آینده ای ندارم
عکسی دیگری که توجه ام را جلب کرد  دخترک معصومی بود که از شکست تیم ایران دلشکسته  سخت می گریست
 این دو عکس بخشی از آلبوم پر از حسرتهای یک ملت است ملتی غنی ،اصیل وریشه دار با معادن و طبیعت سرشار ، کشوری با میلیونها جوان بااستعداد ها و خلاقیتهای گوناگون که به اندک امیدی و نسیمک خبری خوش وشادان وپرشور می گردند غمهاا ز دل می شویند وپا ی کوبان به خیابان می ریزند اما  حال خوشی ندارند.     این روزها با حسرت می بینیم:
 امارات   میزبان جام آسیایی دربالاترین سطح نظم ومدیریت است کشوری  با فرودگاه ها اتوبانها مراکز تجاری و بانکی مالی ورفاهی  و امکانات جلب توریست وارز با اسکله های بزرگ وپیشرفته  فراهم آوردن زیر ساختهای لازم برای  برنامه توسعه  ۲۰۳۰ (امارات بدون نفت)
قطر آماده برگزاری جام جهانی می شود  به جای ما درفینال است وبازیرکی خرجش را  از عربستان و امارات  متوهم متعدی درمنازعات وتوسعه طلبی و دخالت درامور همسایگان جدا کرده داعیه دار سلطنت برجهان اسلام  هم ظاهرا نیست  
نظم  وبرنامه ریزی توسعه محور همراه با گنج خداداد گاز که حتی دو صد برابر ما ازمیادین نفتی وگازی مشترک  غارت نموده چنانکه گویا این منطقه را از میعانات گازی تهی ساخته است!! بگذریم! که امروز قطر قبله گاه  ومامن حماس طالبان اخوان المسلمین هم  می باشد ا و امیر قطر گه گاه چون غزال رعنا در نوارغزه می چرخد وپول می ریزد ودل می برد   
آیا حسرت واشک  ندارد این دو امارتک که برروی هم به اندازه یک شهرستان کوچک ماهم نیست درقیاس باخود چنین ببینیم شاید مشکل دل اهداف و ودیدگاهی چنین کوچک  من است !!  آن تکبر وخودباختگی من است
 شیخکها ی این امارتکها  اکنون با تحصیلات عالی و برنامه ها اندیشه های به روز و جوانگرایی  بااین جزایر خشک وبی آب وعلف که روزی چراگاه شتران ومیدان مسابقات شترسواری واسب سواری  با مردمانی ( بدو) چادر نشین وکپر نشین بود چه خوب کار برنامه ریزی آینده نگری کردند
افسوس وحسرتم وقتی بیشتر می شود که می خوانم   نیم قرن پیش امیر دبی درسفری به شیراز باهمین نگاه پر از آرزو وحسرت من به خیابانها ی پر نور ساختمانهای شیک و مردم شاداب شیراز و صنایع  وعمران  آن  وشکوه تخت جمشید می نگریست واز اینکه چندی قبل  توانسته با پیکان  ( هیلمن)ساخت ایران  در مرکز جزیره اش  دوری بزند  با افتخار یاد می کرد.،،،،،،،  آری یاد بیاوریم ما همان شش جوان فوتبالیست ایرانی بودیم که به جای اندیشه و فرصت سازی هیاتی وار  به دشمن فرضی(  داور حمله)  و ژاپنی زمین خورده از فرصت سوزی. ما با تلاش اندیشه واراده فرصت سازی کرد.
 تا سهم ما ازاین همه هیاهو وامیدفقط اشک حسرت فریاد وشعار بماند و باز ادعا که (هیچی ازارزشهای ما کم نکرده است)ان شاالله فرصت بعدی....
آنچه  ما با خود کردیم هیچ کس با خود نکرد!

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا