نادیا شیخ احمد صفاری

آنچه از قدیم نزد فقها در بحث نماز  و ازدواج رواج داشته ، واژه ستر و ساتر به معنای پوشش و وسیله پوشش در مقابل نامحرم بوده است. حجاب و پوشش از جمله موضوعاتی است که رعایت آن موجب حفظ کرامت انسان است . ضرورت حجاب صرفاً حفظ عفت نیست بلکه کارکردهای اجتماعی و خانوادگی این دستور در جای خود از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. واژه حجاب در لغت به معنای پرده ، حاجب ، پوشیدن و پنهان کردن و منع از وصول است . این واژه تنها به معنای پوشش ظاهری یا پوشاندن زن نیست و در اصل به مفهوم پنهان شدن از دید مرد بیگانه است . بدین سبب هر پوششی را نمی توان حجاب نامید . پوشش اسلامی از احکام ضروری اسلام است و هیچ مسلمانی نمی تواند در ضرورت حجاب تردید کند ، ضمن آنکه در آیات و روایات متعددی به وجوب این امر گواهی می دهد از آن جمله آیه 59 سوره احزاب که می فرماید :(( یا اَیُّهَا النَّبی قُل لِاَزواجِکَ و بَناتِکَ وَ نِسا المُؤمِنینَ یُدنینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلبیهِنّ ذلِکَ ادنی اَن یَعرِفنَ   فَلا یُوذَینَ وَ کانَ اللهُ غَفوراً رَحیمًا .)) ( ای پیامبر گرامی با زنان و دختران خود و زنان مؤمن بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند که این کار برای اینکه آنها شناخته شوند تا از تعریض و جسارت آزار نکشند بر آنان بسیار بهتر است و خدا آمرزنده و مهربان است. )

از منظر شهید مطهری فلسفه حجاب در 4 مورد خلاصه می شود :

1. آرامش روانی

2. حفظ ارزش و بالا بردن احترام زن

3. استحکام پیوند خانوادگی

4. استواری اجتماع       

                                                                           باید توجه داشت که انسان دارای سه حیطه اجتماعی و خانوادگی و روانی ( فردی ) است که نگاه شهید مطهری به حجاب و فلسفه حجاب هر سه حوزه یاد شده را در بر می گیرد :                                                                                                                                  * از بعد « روانی » رعایت حجاب باعث کاهش هیجان ها و التهاب های جنسی شده و درنتیجه عطش سیری ناپذیری شهوت را کم می کند.                                                                                                                                                                       * از بعد « خانوادگی » حجاب سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمت کامل زوجین می شود.                                              * از لحاظ « اجتماعی » نیز حفظ حجاب باعث حفظ استیفای نیروی کار و فعالیت در اجتماع می گردد.

اصل پوشش و حفظ حجاب برای خانم ها نیست و بر مردان نیز تاحدودی لازم است . مانند آن که قرآن کریم پیش از آن که به زنان دستور پوشش و رعایت حجاب داده باشد ، به مردان امر کرده که حجابی مقابل چشمانشان قرار دهند . خداوند در آیه 30 سوره نور آمده :(( قُل لِلمُؤمِنینَ یَغُضُّوا مِن أَبصَرِهِم وَ یَحفَظُوا فُرُوجَهُم ذَلِکَ أزکَی لَهُم إِنَّ اللهَ خَبِیرٌ بِما یَصنَعُونَ .)) ( ای رسول ما ، مردان مؤمن را بگو تا چشمها بپوشند و فروج و اندامشان را ( از کار زشت با زنان ) محفوظ دارند که این بر پاکیزگی ( جسم و جان ) شما اصلح است و البته خدا به هرچه کنید کاملا آگاه است .)                                                                                                                                                

دلیل تأکید حجاب برای خانم ها بدلیل ویژگی های خاصی است که در خانم ها وجود دارد ، چنانچه علامه طباطبایی در این رابطه  می فرمایند :(( زن در عین دارا بودن مشترکات ، از جهاتی با مرد اختلاف دارد، چون از ویژگی های ساختمانی متوسط زنان نظیر مغز ، قلب ، شریان ها ، اعصاب ، قامت و وزن طبق آن چه که در کالبد شناسی توضیح داده شده است از متوسط مردان در همان ویژگی ها مؤخرتر است و این مسئله موجب شده است که جسم زن لطیف تر و نرم تر از مرد باشد و در مقابل جسم مرد درشت تر و سخت تر باشد و احساساتی لطیف نظیر : دوستی ، رقت قلب ، زیبا گرایی و آرایش جویی در زن بیشتر و اندیشه گرایی در مرد فزون تر شود . بنابراین ؛ زندگی زن « احساس گرا » و زندگی مرد « اندیشه گرا » است.))

در دیگر ادیان الهی از جمله آیین زرتشت و یهود و مسیحیت هماهنگ با فطرت آدمی گرایش به پوشش و عفاف به عنوان یک اصل پسندیده مطرح شده اما تأکید آنان صرفاً ناظر به حجاب ظاهری نیست بلکه به حجاب باطنی به عنوان آراستگی درونی و تلاش در جهت تأدیب نفس برای هر مرد و زن متدین توصیه شده است.   

پیش از آیین زرتشت زنان ایران زمین از زمان مادها حجاب کاملی که شامل  پیراهن بلند چین دار ، شلوار تا مچ پا  و چادر و شنلی بلند بر روی لباس ها بوده اند و پس از نبوت زرتشت ، علاوه بر چادر ؛ پوشش صورت در میان زنان اشراف معمول گردید و سخت-

گیریشان در خصوص پوشش زنان تا بدانجا پیش رفته که گفته اند نباید هیچ یک از موهای سر زن از سرپوش بیرون باشد. در واقع محجوب بودن پوشش صورت به زنان برتر جامعه اختصاص داشته است . حتی در نظام دینی و فرهنگی زمان آیین زرتشت آمده است که طبقات بالای اجتماع ، می بایستی در تخت روان پوشیده و محفوظ از خانه بیرون بیایند.

در خصوص حجاب سخت زنان یهودی سخن های بسیاری رفته تا آنجایی که گفته می شود نپوشاندن موی سر خلافی بود که مرتکب آن را مستوجب طلاق می ساخت . پوشش رایج در این آیین شامل چادر و نقاب بوده است و لازم است تا مرد لباسی را برای پوشش سر ، پیشانی و حتی چشم زن تهیه بنماید . شعائر دینی این آیین نشان دهنده نگاه افراطی در جامعه دینی و فرهنگی آن زمان بوده که مرد سالاری و محدودیت زن را به اوج می رساند اما این افراط ادامه نیافت و پس از رنسانس و ایجاد فضای دین گریزی در غرب ، شعائر دینی رو به ضعف نهاد و زنان یهودی به تدریج بعضاً حجاب خود را کنار گذاشته و از کلاه گیس به عنوان شکلی از پوشش استفاده کردند .

پیش از ظهور مسیح ، در اروپا زنان معمولا موی سر خود را نمی پوشاندند اما پس از ظهور حضرت پوشش و حجاب در این آیین اهمیت بسیار زیادی پیدا کرد . از زمان های قدیم کامل ترین نوع حجاب به زنان راهبه و قدیس اختصاص داشته و بر این باور بوده اند که داشتن حجاب در پیشگاه خداوند پسندیده تر است . از آنجایی که در آیین مسیحیت تجرد مقدس شمرده شده است ، برای از بین بردن زمینه هرگونه تحریک و تهییج زنان را به صورت شدیدتری به رعایت کامل پوشش و دوری از هرگونه آرایش و تزیین فراخوانده . در متون تاریخی چادر و روبند برای همگان حتی زنان اشراف زاده ضروری بود و در اعیاد نیز کسی آن را کنار نمی گذاشت. دستورات دینی مسیحیت تا بدانجا پیش رفته که تزیین موی سر و آرایش آن و تنظیم آنها در آینه و سوراخ کردن گوش ها و آویختن گلوبند ، خلخال ، طلا و دستبند قیمتی و رنگ نمودن مو و تغییر صورت ظاهری برای زنان را ممنوع و حرام دانسته است .    

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا