زبان دراز هفته نامه آيينه يزد

حاجی خان عمو با بادبزن بافقی در حالی که با عرقگیر وسط اتاق نشسته بودند از شاگردشان «غلومی» پرسیدند آفتابه آب دارد؟ شاید آب هم قطع شده بود که من وارد اتاق شدم و سلام کردم. خان عمو در حالی که خود را باد می‌زدند دنباله جواب سلام گفتند: خدا لعنت کند آمریکا و این اسرائیلی‌های ابر دزد را چون کمبود آب و برق هم زیر سر آنهاست که پسر عمو زنگ زد و گفت: پول بفرستند، چون دلار و سکه مجدداً گران شده که دوباره با افزودن انگلیس به آن دوتا اضافه کردند و ببین لعنتی‌ها بدجوری نفوذ کرده و زلزله اقتصادی درست کرده‌اند. خوشبختانه برق وصل شد و از تب فحش دادن خان عمو کاسته شد. در این حال نوه خان عمو جلو جلو مادرش می‌دوید و خودش را به سینی چای زد و چند استکان چای به دامن خان عمو!! ریخت که فریاد سوزناک ایشان بلند شد. بی‌بی عمو که بیش از همه نگران سلامت بخصوص میزان شدت و آسیب سوختگی وارده به خان عمو بودند باز امریکا و فضای مجازی را نفرین کردند که روی ادب بچه‌ها اثر گذاشته‌اند غلومی شاگرد کودن پخمه‌شان که گیج شده بود گفت همان‌گونه که خان عمو می‌گویند از عضو سوخته تا ارز و سکه و باران و کمبود آب و برق گرانی چغندر و سبزی خوردن هم زیر سر آمریکاست...
ببخشید رفتم یخ و پماد سوختگی برای خان عمو بیاورم تا هرچه زودتر معالجه بشوند بقیه‌اش را بعداً می‌گویم.

زبان‌دراز

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا