دکتر محمد دهستانی

بنام خدا
به لحاظ انکه با اقشار مختلف مردم  در مراجعات و ملاقاتها و پیامهای متفاوت و نامه های ارسالی با بسیاری از افراد با شغلها و سلایق متفاوت سر و کار دارم برآن شدم چند خطی را بنویسم تا
مسولین بخوانند
هر آن کس که در نظام جمهوری اسلامی نایل به نشان خدمتگزاری به خلق خدا میشود و به نام مدیر مزین میگردد موظف است چه انتصابی و چه انتخابی مردم را ولی نعمت خود بداند نه خودرا برتر و فارغ از خادمی خلق خدا.
پشت در های بسته اتاقها و جلسات و گره گشایی از کار عموم نکردن هنر یک مسلمان مدیر نیست.مدیری که تا امروز به نقاط مختلف استان بویژه نقاط محروم سفر نکرده و به قول همین مردم رنگشان را ندیده چگونه میتواند به اقشار مختلف و جامعه مورد اثر مدیریت خود خدمت کند.
مسولینی که برای دسترسی عمومی باید چندین لایه را سپری کرد تا بتوان با او سخن گفت کی میتوانند پاشنه همت برکشیده و استین بالا زده و به این مردم و دولت روحانی که هدفش برداشتن مشکلات مردم و ایران است انگونکه شایسته است خدمت کرد.
مسولی که دل در گرو خلق خدا ندارد چگونه میتوان گفت همسو با دولت تدبیر و امید است؟؟؟
اعتدال گرا و اصلاح طلب و اصولگرا فرقی ندارد وقتی نتواند خلاقانه و مدبرانه و با شجاعت و درایت و دلسوزی به حال مردم و پایبندی به اهداف دولت روحانی که اصل را بر دید فراجناحی اما بر اساس مطالبتات همین مردم وفادار گذاشته_عمل کند.
منصوب باشید یا منتخب فرقی ندارد فقط مهم اینست که مسولید در برابر مردم.
جلسات تا چه حد مفید است ؟؟
افتتاحیه و سخنرانی تا چه اندازه لازم است؟؟
ایا برای دیده شدن و برتر بودن از همه استان عملکرد علمی و عملی اینده نگرانه کفایت نمیکند؟؟
چرا واقعا فکر نمیکنیم عملگرا بودن نیاز به تبلیغ و منشی و...ندارد.
لزومی ندارد عده ای به دنبالمان راه بیوفتند و عکس و خبر و نمایش تریبون فلان و بهمان بدهند تا بگویند هستیم!!
اگر مشکلات مردم حل شود و خودرا اقا بالاسر و برتر از همه ندانیم و مجال حرکت پویا و اگاهانه و همسو با دولت را به جوانان و خوش فکران جامعه بدهیم و یک تنه با محدود بسته  برای همه تصمیم نگیریم و در عوض با مشورت پذیری و رهایی از غرور  دل در گروه خدمت صادقانه برای مردم ببندیم ایا دیده نمیشویم؟؟؟
سختگیرانه با تمام وجود سعی در حذف پتانسیلهای خلاق و سرمایه های انسانی استان اما گاهی در تعارض فکری باخود_  کدام نام را به خود خواهد گرفت؟؟؟
دولت تدبیر و امید دولت عقلانیت و اعتدال و همدلی و وفاق است.همت اعتدال در حذف انحصار و استفاده از تمام پتانسیلهای شایسته انسانیست.
مدتهاست این مردم گلایه های گوناگون دارند.معیشت-آب-اشتغال-تفریح-طلاق-اعتیاد-خدمات-حمل و نقل-عزت انسانی و یزدی......چه شده؟؟
قطار به موقع نیست و تهویه ندارد به یزد و یزدی توهین میشود و هیچدیگر.
بیکاری در جوانان بیداد میکند اما با حرف و جلسه نمیتوان راه حل داد.مگر دکتر روحانی خود اینگونه بر مشکلات کلان کشور فایق می آید.
با سخنرانی های زیبا در هر کجا و به به و چه چه کردن نمیتوان قشر اسیب پذیر را غنی نمود
مگر با این روش و تهران نشینی و برای یزد تصمیم گیری مشکلات اجتماعی و اعتیاد و ...حل میشود
مگر کسانی که سالی سی روز هم در یزد و بین این مردم معصوم و نجیب نبودند میدانند و میتوانند این مردم را از گرههای بی حد نجات دهند؟؟؟
تاخیر و تعلیق در پروازها و هتک حرمت به یزد و یزدی به کجا میرسد معلوم نیست!!!!! و .........
و در عجبم انانی که خورا مسول در نظام اسلامی و دولت روحانی میدانند چگونه تا امروز اسوده بودند و مشکل آب این استان را مرتفع نکردند و با به راه اندازی صنایع اب خواه و آلوده کننده که خون حیات مردم را میمکند افتخار میکنند و تبلیغ به راه می اندازند.
در عجبم که اگر بگویی هم میشوی خیمه داستان شمر و خولی و با قدرت نا بحق که چند صباحی بنام دیگری در دستان هرکسی میتواند نهاده شود انچنان حصر و حذفت میکنند که دیگر یارای گفتن نداشته باشی.
این روش نه شایسته یزد است نه زیبنده دولت روحانی
امیدوارم بتوان حق  مردم یزد را با نگرش درست و کنار زدن سدهای همیشگی معرف حضور و تکراری استان و همدلی و بهره گیری از جوانان فعال و هوشمندان به کنار رانده شده و محذوفیان کینه و جفا دوبار محقق کرد و در این دولت مظلوم پایه های رشد استان و رفاه این مردم با وفا و شایسته را مهیا نمود.ان شاالله.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا