برخورد منطقی با هفته دولت +خاطرات خواندنی از دوران حضور  شهیدرجائی


رضا سلطان زاده

مدیر مسئول آیینه یزد


هفته دولت را گرامی می‌داریم و نسبت به مدیران كاردان، شایسته و به معنای واقعی خدمتگزار ادای احترام می‌كنیم.

فرارسیدن هفته دولت در سراسر ایران به وسیله كارگزاران مورد تكریم قرار می‌گیرد و با نوشتن شعار بر روی پارچه، بنر، درج مقاله در روزنامه و سخنرانی‌ها در مجامع مختلف فعالیت‌های دولتمردان را در سالی كه گذشت می‌ستایند.

درباره كوشش‌های ارزشمند اعضای دولت سخن گفتن وتلاش‌های بخردانه نمایندگان را ستودن كاری است ضروری و شور و شوق دولتمردان را در ادامه كار افزون تر می‌سازد امّا چه خوب است كه در هفته دولت به نكات دیگری نیز توجه خاص معطوف گردد.
با توجه به اینكه دولت با انگیزه فراهم آوردن زمینه‌های رفاه اجتماعی، آسایش و آرامش جامعه تلاش می‌كند و همانگونه كه در سخنرانی‌ها ابراز می‌دارند در این راه موفقیت‌های شایانی به دست آورده‌اند در این هفته نمایندگان دولت در استانها وشهرهای مختلف كشور با نمایندگان گروه‌های مختلف مردم و مدیران مسئول روزنامه‌ها و خبرنگاران تشكیل جلسه داده و نظرات آنها را كه متولیان واقعی جامعه هستند دریافت نمایند.

بررسی شود كه دولت در زمینه مسایل اقتصادی چه اقدامات عملی سودمندی بیش از سال قبل انجام داده و در ثابت نگه داشتن قیمت‌ها تا چه حد موفق بوده است؟

 و آیا هماهنگ با بالا رفتن بهای مایحتاج زندگی مردم قدرت خرید آنها را افزایش داده است ؟

دست كم كارگران و كارمندان دولت را كه وابسته به دولت و مجری اوامر كارگزاران و كار فرمایان هستند در شرایطی قرارداده است كه با خط قرمز وحشتناك فقر فاصله معقولی داشته باشند و یا به عبارت دیگر با حقوق دریافتی بتوانند هزینه زندگی زن و فرزند خویش را تامین كنند ؟

و در محیط كار در اندیشه رفع مشكلات خانوادگی نباشند و با ارباب رجوع با روحیه شاد و آرامش خاطر مواجه شوند و آنها را ناراضی نسازند.

به حرفهای روزنامه نگاران كه حرفهای مردم است توجه شود و اگر با تیز بینی و دقت نظر كج رویها و دشواری های زندگی مردم را بازگو می‌كنند رنجیده خاطر نشوند وآنها را به بدبینی و بداندیشی متهم نسازند، بلكه گفته‌ها و پیشنهادها را بررسی كنند، حقایق را دریابند و در رفع گرفتاریهای مردم بكوشند و تا زمان دریافت نتیجه از پای ننشینند.

همین گونه در زمینه بهداشت، مسكن، امنیت و دیگر مسایل زندگی مردم بررسی كنند و از افراد مطلع و بی نظر به دور از تملق و ریاكاری واقعیت‌ها را دریابند و تا سال آینده در مسیر بهبود وضع افراد جامعه گام‌های موثرتر بردارند.

و اگر چنین نشود، بازهم در، بر همان پاشنه می‌چرخد.
 عیب‌ها آشكار نمی‌گردد، نقاط ضعف بازگو نمی‌شود و در سخنرانیهای دولتی از خدمات و فعالیت‌های بسیار ارزنده و مفید دولت سخن می‌گویند و بدین ترتیب هفته دولت را بدون بهره گیری ازحقایق جامعه و رفع مشكلات و ناراحتی های مردم به پایان می‌بریم، عقده‌ها را ناگشوده برجای می‌گذاریم.

 این شیوه خطر ناكی است كه بنیاد جامعه را متزلزل می‌سازد و ناراحتیهای فراوانی به بار می‌آورد كه احتمالاً جبران ناپذیر است.

 هفته دولت ایام مناسبی است كه از مبارزات، مجاهدت ها و شجاعت و پایمردی وعدالت خواهی و سعه صدر شهیدانی چون دكتر محمدجواد باهنر و محمدعلی رجایی یاد كرد.

 خاطره تمام شهیدان راه حق و حقیقت و ایثارگری‌های رزمندگان اسلام را در طول سالیان قبل و بعد از انقلاب اسلامی به ویژه شهیدان والامقام هفتم تیر ماه، هشتم و هفدهم شهریور ماه، شهدای محراب، شهیدان دوران 8 سال دفاع مقدس، ایثارگریهای رزمندگان و آزادگان كه با اطاعت از فرمان بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران جان فشانی نمودند گرامی می‌داریم.
 هر ایرانی دلسوز و علاقه مند، به تلاش‌ها و خدمات ارزنده و صادقانه دولتمردان و كلیه مسئولان ارج می‌گذارد و از پیشرفتهای محققان، دانشمندان، نخبگان در زمینه‌های مختلف علمی، فناوری و امور مختلف نظامی سپاسگزاری می‌نماید.

نگارنده در سال‌های 1358 و 1359 در سمت‌های مدیر كلی (آموزش وپرورش) یزد و زاهدان، مشاور و نماینده تام الاختیار شهید رجایی در منطقه سیستان و بلوچستان انجام وظیفه نموده ام.

 به عنوان ادای احترام به مقام والای محمدعلی رجایی به چند نمونه از رویدادهایی كه در مدت مذكور رخ داده و از نزدیك در جریان و شاهد آنها بوده‌ام اشاره می‌كنم.

 در سال 1359 حجت الاسلام والمسلمین حسینی طباطبایی اولین نماینده مردم زابل در مجلس شورای اسلامی كه در جریان انفجار محل حزب جمهوری اسلامی به فیض شهادت نائل آمد پیشنهاد نمود كه فردی در اداره آموزش و پرورش زابل در سمتی به كار گمارده شود.
 آن طور كه گفته می‌شد آن نماینده بزرگوار در دوران مبارزه با رجایی همگام و همراه بود و ارتباط داشت.

 این مساله چند بار تلفنی و حضوری از طریق حجه الاسلام والمسین موسوی «كه آن انسان بسیار شریف هم درفاجعه 7 تیر به درجه رفیع شهادت رسید» حضوری و یا تلفنی سفارش كرد تا خواست نماینده محترم زابل تحقق یابد.

بنا بر آن چه در مورد آن مرد تحقیق كرده و با عده‌ای از فرهنگیان منطقه نیز مشورت نموده بودم این اقدام را صلاح ندانسته و از انجام این كار سرباز زدم.

روزی با محمدعلی رجایی تلفنی صحبت می‌كردم از جمله پیشنهاد كرد فلان روز با نماینده زابل در مجلس ملاقاتی داشته باش اطاعت كردم و در روز موعود در محل مجلس جلسه‌ای تشكیل شد بعد از گفتگوی نسبتاً طولانی در نهایت پیشنهاد را نپذیرفتم وشهید حجه الاسلام حسینی طباطبایی عرایض و نظر حقیر را مورد قبول قرار داد و بلافاصله مقام عالی وزارت را با ارائه دلائلی مبنی برعدم قبول موضوع به كار گماردن فرهنگی مورد نظر مطلع نمودم.

محمدعلی رجایی نه تنها ازاین موضوع ناراحت نشد وحكم به بركناری مشاور و نماینده تام الاختیار خود نداد و به عنوان یك مربی تنبیه و مجازات نكرد ،بلكه در لباس یك وزیر اندیشمند و آگاه به زیر و بم‌های اداری جمله‌ای به این مضامین گفت: كه به همكارانی نیاز دارم، كه بتوانند با دلیل و منطق عدم به كارگیری فردی را كه از سوی هر مقامی توصیه می‌شود با دلیل پاسخگو باشند، و در نهایت بر اساس ضابطه اقدام نمایند.

 روزی وارد ساختمان وزارت آموزش و پرورش در میدان بهارستان شدم.
عده‌ای در حیاط ساختمان جمع شده و علیه مقامات وزارت و دولت شعار می‌دادند و حتی مانع ورود مراجعه كنندگان به دفتر وزارتی می‌شدند بعد از مدتی معطلی وارد دفتر وزیر شدم.

محمدعلی رجایی و حجه الاسلام موسوی همراه با چند نفر از مدیران نشسته بودند تا جلسه‌ای پیرامون تدوین و تألیف كتابهای درسی و رسیدگی به دیگر مسائل آموزش و پرورش تشكیل گردد.
 در میان شعارها از جمله این مطلب به گوش می‌رسید كه می‌گفتند:«مرگ بر پیر خرفت ایران» كه اشاره به مرحوم مهندس مهدی بازرگان بود.

 محمد علی رجایی شگفت زده گفت: اینها نمی‌دانند وقتی در كوچه‌ها بازی می‌كردند بازرگان به عنوان یك دانشگاهی و یك مسلمان با رژیم ستم شاهی مبارزه می‌كرده است!

همان روز بعد از برگزاری نماز ظهر و عصر همه حاضران با مختصر لوبیای پخته كه در بشقابهای دفتر وزارتی ریخته بودند پذیرایی شدند و ناهار خوردند و شهید موسوی سفره نانی كه از خانه آورده بود روی میزش پهن كرد همه حاضران دیدند، نان بود و چند تخم مرغ آب پز .
 در آن روزگاران
 اكثر مدیران كل بردن شیرینی وسوغات به مركز را نه تنها با پول اداره كه حتی از پول خودشان نیز مذموم می‌دانستند.


 از دریافت اضافه كار وماموریت خودداری می‌كردند
- پول آب وبرق و تلفن خانه سازمانی را خودشان می‌پرداختند.
- از اتومبیل اداره برای بردن فرزندانشان به مدرسه و انجام كارهای شخصی دوری می‌جستند.

- در استان‌ها پولی در اختیار مدیر میانه‌ای قرار نمی‌گرفت كه احیاناً خود و یاران ضعیف و متملقش آن را ملك طلق خود بدانند و هر گونه می‌خواهند هزینه كنند.

از اسراف و تبذیر خودداری می‌شد و به یاد ندارم كه در مدت دو سال در هتل یا سالنی جلسه‌ای برگزار شده باشد.

اكثر در مدارس شبانه روزی، مراكز تربیت معلم و یا خانه معلم جلسه تشكیل می‌شد و عموماً با عشق و علاقه و با نیت پاك و خالص به ارائه گزارش و طرح نظریات وحتی انتقادات خود می‌پرداختند.

رجایی خود را فرزند مجلس می‌دانست و تابع و پیرو قانون بود و از گویندگان « المامور معذور» دوری می‌جست.

از حقوق و مزایای آن چنانی خبری نبود.

هر دولتمرد و مسئول اجرایی درحكومت اسلامی می‌كوشد ازتحقیر ارباب رجوع پرهیز نماید، خردگرا و عدالت خواه و با اعمال و رفتار خود در حد توان، عدالت گستر باشد.

در هزینه نمودن بیت المال قانون و ضابطه‌ها را رعایت نماید.

مخالف سلیقه خود را دشمن نپندارد،

تحمل داشته باشد و سخن مخالفان خود را بشنود،

به راحتی بتواند نظریات خیرخواهانه و یا اصلاح گرایانه خود را به گوش مقامات مافوق برساند

و در نهایت از ایجاد تبعیض متنفر و سعه صدر داشته باشد.

بارها محل زندگی، خانه و كاشانه شهید محمدعلی رجایی از رسانه ملی نشان داده شده است و مردم به ساده زیستی وی یقین كرده‌اند و شرح مبارزات و مجاهدتهای وی را خوانده و یا شنیده اند.

بنابراین دریك كلام با گفتن، نوشتن، و با شعار نمی‌توان زندگی فردی را با شخصی دیگر یكسان قلمداد نمود.

باید به معنای واقعی، ریاضت كشید تا راه عاشقی را طی نمود و به محبوب رسید و شهره آفاق شد.

اندر بلای سخت پدید آید فضل و بزرگمردی و سالاری.

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا