رضا سلطان زاده مدیر مسئول هفته نامه آيينه يزد

غلامعلی حداد عادل با عنوان رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی در همایش روسا و دبیران استان‌های شورای ائتلاف گفت: «…از مردم خجالت می‌کشم، چون یک روز بحث گوشت و یک روز فولاد و روز دیگر بحث بورس است و روی هرچه دست می‌گذاریم، می‌بینیم که هم کم‌کاری و هم بدکاری و هم ناهماهنگی است… بعید نیست که مقداری ارز آزاد کنند یا قولش را بدهند یا با معادلات پولی ‌و ‌مالی بازی کنند و قیمت ارز و سکه پایین بیاید و مردم به یک سمت و سویی بروند… و در ادامه ابراز امیدواری می‌کند: که در 1400 دولتی مانند مجلس انقلابی سرکار بیاید که در کمتر از یک‌سال، کارهای مثبتی! انجام داده است؛ کارهایی مثل تصویب قوانینی مانند مالیات بر خانه‌های خالی، بحث هسته‌ای و اصلاح قانون انتخابات… مسلماً نظام سلطه راضی نیست که ما در انتخابات 1400 دولتی از جنس مجلس داشته باشیم و حتما آنها برای اینکه این نتیجه به دست نیاید برنامه اقتصادی و سیاسی دارند و با افکار عمومی بازی می‌کنند…»(1)

آنچه که حداد عادل باید در این باره پاسخ دهد این‌که آیا افکار عمومی معمولاً مصوبات مجلس یازدهم را تأیید می‌نماید؟ آیا تاکنون بازار مسکن ساماندهی شده است؟ آیا طرح انتخابات مجلس یازدهم از طرف بسیاری از فعالان سیاسی اعم از اصولگرا و اصلاح‌طلب و آن عده از آگاهان به مسائل کشور که وابسته به هیچ حزب و دسته‌ای نیستند مورد تأیید قرار گرفته است؟ کدام یک از حامیان و طرفداران احمدی‌نژاد هستند که از عملکرد وی و یکدست بودن قدرت اجرایی و سیاسی و نظارتی در سال‌های 84 و 88 دفاع کنند؟ آیا تحویل اتومبیل دنای چند صد میلیون تومانی به نمایندگان و پرداخت دویست میلیون تومان به هریک از آنان در این مجلس قابل دفاع است؟ آیا حداد عادل حاضر است در یک سخنرانی یا مناظره تلویزیونی با بازگو نمودن برنامه‌های دولت نهم و دهم مخاطبان را قانع نماید؟ و در یک کلام آیا حداد عادل پیرامون مشکلات اقتصادی و معیشتی که طی 8 سال بر بسیاری از مردم این سرزمین وارد شد به موقع اعتراض و انتقادی نموده است؟ به دنبال اظهارات حداد عادل واکنش‌های تند و انتقادآمیزی مطرح شد که به چند مورد از آنها اشاره می‌گردد:

مسیح مهاجری می‌نویسد: «این قبیل سخنان را افراد مدعی انقلابی‌گری با پیراهن بدون یقه و دکمه بسته و محاسن و ظاهری دلسوز برای مردم به زبان می‌آورند. شما از شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا زخم خورده‌اید و چون نمی‌توانید آشکارا به این واقعیت اعتراف کنید، مشکل خودتان را به گردن کاهش قیمت ارز و سکه می‌اندازید. نفستان از جای گرم درمی‌آید و از زخم‌های کاری اقتصادی که بر تن مردم نشسته غافلید. شما حضرات چرا سخن گفتن از عدالت را فراموش کرده‌اید؟ چرا به هم‌جناحی‌هایتان نمی‌گویید دست از بداخلاقی‌های سیاسی و بی‌عدالتی‌های اقتصادی بردارید تا مردم به پای صندوق‌های رأی بیایند و به کاندیدای مورد نظر شما رأی بدهند؟ آیا صدها هزار شهید و جانباز که این مردم برای حفاظت از انقلاب و نظام و کشور داده‌اند، کافی نیست که شما را از این بدمستی‌های قدرت‌طلبانه دور کند؟!»(2)

عباس عبدی، فعال اصلاح‌طلب نوشت: «منطق آقای حدادعادل را اگر تعمیم دهیم نتیجه می‌گیریم که بیگانگان و نظام سلطه با افزایش قیمت ارز و تحریم‌ها خواسته‌اند دولت و حامیان آن را از چشم مردم بیندازند که ظاهرا مطابق تحلیل ایشان در این کار موفق شده‌اند. اگر این نتیجه‌گیری درست است، در این صورت انگیزه آنان برای مخالفت با این دولت چه بوده است؟… علی مطهری، نماینده تهران در مجلس دهم و ابوالقاسم رئوفیان نیز اظهارات حدادعادل را نگرانی از رای نیاوردن در انتخابات و مشارکت حداکثری تعبیر کردند. ولی محمد مهاجری فعال سیاسی اصولگرا در این باره به فرارو گفت: من به اندازه دیگر کسانی که درباره اظهارات حدادعادل اظهارنظر کردند به فرمایشات ایشان بدبین نیستم. به نظرم، ایشان متوجه نبودند چه می‌گویند و بدون مطالعه، حرف زدند. اگر کسی با ایشان تماس بگیرد خواهند گفت که این مطلب، سهواً بر زبان‌شان جاری شده ‌است. چون هیچ خردورزی سیاسی در این سخنان دیده نمی‌شود. وی افزود: من هم می‌گویم آقای حدادعادل نگران حضور حداکثری مردم در انتخابات هستند، اما قطعاً بدون مطالعه صحبت کرده‌اند و یک هزینه‌ای برای بقیه اصولگرا‌ها درست کرده‌اند. آقای حدادعادل، خودشان را در صدر جدول اصول‌گرایی می‌دانند، اما هزینه‌ای درست کردند که کاش نمی‌کردند. این فعال اصولگرا درباره دفاع حدادعادل از مجلس و تمایل نداشتن نظام سلطه به روی کار آمدن دولتی از جنس مجلس انقلابی، نیز اظهار کرد: آقای حدادعادل، قطعا عملکرد فعلی مجلس را مطالعه نکردند که این حرف را می‌زنند و برای خود هزینه درست می‌کنند. دوم این‌که حتماً نمایندگان فعلی مجلس از این‌که ایشان، خود را متولی و مدافع این مجلس می‌دانند راضی نیستند. من این را با اطلاع عرض می‌کنم که بسیاری از نمایندگان جوانی که با عنوان انقلابی در مجلس یازدهم حضور دارند نسبت به آقای حدادعادل کمترین سمپاتی ندارند و دفاع آقای حدادعادل از مجلس را به نفع خود نمی‌دانند. سوم این‌که وقتی شما بگویید نظام سلطه راضی نیست انگار از داخل نظام سلطه هم خبر دارید که این حرف خوبی نیست. چهارم، حرف‌هایی که به منظور تخریب طرف مقابل گفته می‌شود واقعاً تخریب مجموعه نظام است. نکته بعدی این‌که همین ادبیاتی که آقای حدادعادل نسبت به این مجلس به کار برده در مورد آقای احمدی‌نژاد هم به کار می‌بردند. این که انگار آسمان سوراخ شده و احمدی‌نژاد از آن پایین افتاده است…»(3)

نگارنده این سطور با احترام خاصی که برای آقای حداد عادل قائل می‌باشد مناسب می‌داند این نکته را به ایشان متذکر گردد آیا بهتر نیست همه علاقه‌مندان به نظام زنگ خطری را که به صدا درآمده بشنوند و در پی اصلاح آن برآیند؟ دغدغه همه فعالان سیاسی و علاقه‌مندان نظام جمهوری اسلامی ایران باید این باشد به جای این‌گونه اظهارات زمینه‌هایی فراهم نمایند تا آنچه که در انتخابات یازدهمین دوره مجلس اتفاق افتاد تکرار نگردد دوره‌ای که در تاریخ جمهوری اسلامی با کمترین آرای رأی‌دهندگان به ثبت رسیده است «…از دوره اول تا دهم که تعداد کاندیداها به ترتیب 1900، 1548، 1906، 3229، 5393، 6853، 8172، 8597، 5382، 12123 نفر بوده درصد شرکت‌کنندگان 52.14، 64.64، 59.72، 57.81، 71.1، 67.35، 51.21، 55.4، 64.2 و 61.83 ثبت گردیده و در دوم اسفند ماه (1398) که آمار ثبت‌نام‌کنندگان نسبت به دوره گذشته 29 درصد نیز افزایش داشته و بیش از 57،918،000 نفر واجد شرایط در کشور شناسایی شده‌اند وزیر کشور اظهار می‌دارد:… 42.57 درصد از هم‌وطنان ایرانی که در ایران زندگی می‌کنند در انتخابات شرکت کرده‌اند… در سال 1394، سی نفر لیست امید تهران با آرای از 1.608.926 تا 1.078.817 رای و در این دوره اصولگرایان با آرای 1.265.287 تا 642.214 رای و با اختلاف کمتر از چهارصد هزار رای توانستند آرای مردم را به دست آورند و افرادی چون مرحوم آیت‌ا… مصباح یزدی و مرحوم آیت‌ا… محمد یزدی که در دور گذشته برای ورود به مجلس خبرگان اکثریت لازم را به دست نیاوردند دوم اسفند ماه در میان دوره‌ای با آرای کمتر به مجلس خبرگان راه یافتند…»(4)

آیا حاکمان، کارگزاران، مسئولان و نمایندگان به این نکته توجه دارند که عده‌ای از مردم احساس می‌کنند شرکت آنها در انتخابات تأثیر خود را از دست داده است؟ و آیا باور دارند که عده‌ای از مقامات و مدیران به رأی شهروندان اهمیت نمی‌دهند؟ چرا آن‌گونه رقم خورده است که احزاب شناسنامه‌دار نمی‌توانند در شرایط مساوی در انتخابات شرکت کنند؟ آیا اهانت‌ها و تهمت‌ها و بیان جملات مشمئزکننده توسط بعضی از نمایندگان و روحانیون و خطیبان بویژه از طریق صدا و سیما به رئیس قوه مجریه و عده‌ای از وزیران سبب نخواهد گردید تا روز به روز مردم از صندوق‌های رأی دور شوند؟ آخرین کلام این‌که افرادی چون غلامعلی حداد عادل باید پاسخگو باشند که تا چه حد با عملکرد خود توانسته‌اند به توصیه و سفارش بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران جامه عمل بپوشند.

«…برنامه ما این است که رجوع کنیم به آرای عمومی، به آرای مردم.‏ ‏‏قوای انتظامی را کنار بگذاریم؛ خود مردم را، محول کنیم تنظیم انتخابات را به دست خود جوان‌های مردم. در هر شهری جوان‌ها خودشان؛ که قوای انتظامی، شهربانی، شهرداری همه کنار بروند. آن کسی که دخالت می‌خواهد بکند برای حفظ صندوق آرا و امثال ذلک، خود ملت باشد… مردم یکی را تعیین کنند برای اینکه رئیس‌جمهور باشد… قهراً مردم وقتی آزاد هستند یک نفر صالح را انتخاب می‌کنند و آرای عمومی نمی‌شود خطا بکند. (بیانات امام خمینی(ره) در دیدار ایرانیان مقیم خارج؛ 10دی57).

یکی از مهمترین وظایف اولیه جمعی که پس از سقوط شاه مسئولیت امور را به دست می‌گیرند، فراهم کردن شرایط انتخابات آزاد است که به هیچ‌وجه اعمال قدرت و نفوذ از هیچ طبقه و گروهی در انتخابات نباشد.‏‏ (گفت‌وگو با روزنامه «اکونومیست»؛ 18 دی 57).

همان‌طورکه قبلاً تذکر دادم مردم در دادن رأی به اشخاص واجد شرایط آزاد هستند و هیچ‌کس را حق الزام کسی نیست و من امیدوارم که ملت شریف ایران در این امر مهم الهی که منحرفان از هر چیزی بیشتر با آن مخالفت کرده و می‌کنند و این نیز از اهمیت آن است، یکدل و یک جهت در روز انتخابات به سوی صندوق‌ها هجوم برند و آرای خود را به صندوق‌ها بریزند. (پیام به ملت ایران؛ 16 آذر 1361).

مردم در سراسر کشور در انتخاب فرد مورد نظر خود آزادند و احدی حق تحمیل خود یا کاندیداهای گروه یا گروه‌ها را ندارد.‏ (پیام به ملت ایران؛ 22 بهمن 62)…»

این نکته ضرورتی است که حداد عادل و همفکرانش باید بدان توجه کنند که مجلس حداقلی و دولت و رئیس‌جمهور حداقلی یعنی به حساب نیامدن ملت و حذف ملت از صحنه حضور سیاسی و اجتماعی یعنی آنچه به قول ایشان خواست و اراده نظام سلطه است. تمام جریان‌های سیاسی باید به درون جامعه و نظام بنگرند و به همراهی و پشتیبانی و حمایت مردم مستظهر باشند چراکه همگامی و حمایت مردم ضامن دوام نظام اسلامی است و لاغیر.

رضا سلطان زاده – مدیر مسئول

پی‌نوشتها:
1- انصاف‌نیوز، 28/10/1399
2- خبرآنلاین، 30/10/1399
3- آخرین خبر، 1/11/1399
4- شماره 637 آیینه یزد، 14/12/1398

لینک کوتاه: http://ayenehyazd.ir/G1tvs
  • نویسنده : رضا سلطان زاده
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا